در بند (الف ) ماده ۳۰ قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری مصوب 1386 آمده است: علامت یعنی هر نشان قابل رؤیتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز سازد.
در واقع قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری مصوب 1386 برخلاف قانون ۱۳۱۰ از علامت تجاری تعریف کرده است و در قانون 1386 برخلاف قانون ۱۳۱۰ از ذکر مصادیق علائم تجاری خودداری شده است. اگر چه تعریف علامت در بند الف ماده ۳۰ قانون ثبت اختراعات طرحهای صنعتی و علائم تجاری بقدری شفاف است که به راحتی می توان به مصادیق آن پی برد لیکن بهتر بود ارائه تعریف همراه با ذکر مصادیق بصورت تمثیلی به نحوی که در قوانین ملی خیلی از کشورها متداول است توسط قانونگذار ما نیز بیان میگردید.
از آنجا که انتخاب یا پدید آوردن یک علامت تجاری مناسب، گامی حیاتی و عنصری مهم برای استراتژی بازاریابی کسب و کار محسوب می گردد،شناخت معیار و مصادیق آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
اولین نکته که در انتخاب علامت باید دقت کرد این است که علامت انتخابی نباید تقليد علامت تجاری دیگران بویژه علامت تجاری مشهور باشد و در نتیجه موجب گمراهی عموم گردد.
در اینکه علائم تجاری مناسب برای کسب و کار چه نوع علائمی هستند، در نظام حقوقی کشورها قوانین و مقررات قاطع و غیر قابل تردیدی وجود ندارد و اصولا توجه به موارد زیر می تواند در انتخاب یک علامت مناسب مفید باشد:
١- انتخاب کلمات ساخته شده یا تخیلی به عنوان علامت: کلمات ساخته شده یا تخیلی کلماتی هستند که فاقد معنای واقعی یا ذاتی میباشند. از آنجائیکه حمایت از آنها آسان است و دارای صفت مشخصه هستند،بهترین گزینه می باشند. البته انتخاب کلمات یاد شده از سوی دیگر می تواند دارای ایراداتی باشد بطور مثال مصرف کنندگان به زحمت می توانند آنها را بخاطر بسپارند و این امر باعث می گردد که صاحب علامت هزینه های زیادی را برای تبلیغ و معرفی و شناساندن آن متحمل شود.
۲- علائم اختیاری و خود ساز : كلمات دارای معنا هستند ليكن معنای آنها به محصولی که آن را معرفی و تبلیغ می کند ارتباطی ندارد. این نوع علائم تجاری هم اگر چه به راحتی قابل حمایت هستند اما مصون از ایراد نخواهند بود زیرا مانند علائم قبلی برای ایجاد ارتباط بین علامت و محصول در ذهن مصرف کننده، صاحب علامت باید هزینه های گزافی را متحمل گردد مانند استفاده از علامت تجاری سیب برای کامپیوتر و تلفن همراه.
۳- علائم دلالت کننده که به یک یا چند ویژگی محصول اشاره و دلالت می کنند: از جمله مزایای مهم این نوع علائم این است که با توجه به ارتباط نزدیکی که با کالا یا محصول مربوط دارند در واقع به عنوان نوعی تبلیغ عمل می کنند. خطر و ریسک این نوع علائم نیز این است که به نظر برخی کشورها یک علامت دلالت کننده ممکن است بیش از حد معمول و متعارف محصول مربوط را توصیف کند و با خطر عدم موافقت ادارات ثبت علائم برای ثبت مواجه گردد. به عنوان مثال علامت تجاری سانی برای فروش بخاری که علامت تجاری محصول مذکور دلالت کننده ساطع کردن حرارت و گرم نگاه داشتن خانه می باشد.
در کنوانسیون پاریس برای حمایت مالکیت صنعتی به مصادیق علامت اشاره ای نشده است. بر عکس موافقتنامه تریپس ضمن تعریف از علامت تجاری به ذکر مصادیق مهم آن نیز بطور تمثیلی پرداخته است. در بند(1) ماده ۱۵ موافقتنامه تریپس آمده است: هرگونه علامت یا ترکیبی از علائم که بتواند کالاها یا خدمات یک فعالیت را از کالاها یا خدمات فعالیت های دیگر متمایز گرداند علامت تجارتی به شمار خواهد آمد. چنین علائمی شامل کلمات بویژه اسامی اشخاص، حروف، اعداد، عناصر تصویری و ترکیبی از رنگ ها و همینطور هرگونه ترکیبی از این علائم واجد شرایط لازم برای ثبت به عنوان علامت تجاری خواهند بود...اعضا به عنوان شرطی برای ثبت می توانند بخواهند که علائم از لحاظ بصری قابل مشاهده باشد.
محدودیتی که در قانون ۱۳۸6 در رابطه با ثبت علائم پیش بینی شده این است که علائمی قابل ثبت هستند که قابل رؤیت باشند. شرط قابل رؤیت برای ثبت علائم باعث می شود که درخواست ثبت طیفی از علائم بویژه علائم غیر سنتی از قبیل علائم صوتی، بویایی، چشایی و ... مورد پذیرش قرار نگیرند.
با توجه به ماده ۱۰ موافقتنامه تریپس و مفاد معاهدات بین المللی ماهوی دیگر که ایران عضویت آنها را پذیرفته است از جمله کنوانسیون پاریس برای حمایت مالکیت صنعتی، قید اضافه شده در تعریف علامت به شرحی که در ماده یاد شده آمده است، مغایرتی با موازین بین المللی ندارد و از این حیث نمی توان قوانین ملی ایران را مغایر با موازین بین المللی دانست.
قانون ۱۳۱۰ با تعریف به مصداق آنهم بصورت تمثیلی در مقایسه با قانون ۱۳۸6 طیف بیشتری از علائم را پوشش میداده است اگر چه در طول مدت اعتبار قانون ۱۳۱۰، عمدتاً علائم قابل رؤیت مورد ثبت قرار گرفته اند.