info@pav.legal
۰۲۱-۲۸۱۱۱۰۱۲
داستان/جواب ندهیم،اعتراض نکنیم
داستان/جواب ندهیم،اعتراض نکنیم
تو تاكسي ميشينم. سلام ميكنم و راننده بعد از چند ثانيه سرش را ازگوشي در مياره و ميگه سلام . سنش بالاست و از حركاتش تو همين چند دقيقه معلوم ِكه قرار اعصابموخورد كنه. راه مي افته . صداي راديو بلندِ، داره راجع به تجمع روزنامه نگارا جلو سفارت عربستان و اعتراضشون نسبت به مرگ خاشقچي صحبت ميكنه.

دلم ميخواد بهش بگم خفش كن . اما سعي ميكني خودمو آروم كنم و براي هزارمين بار در زندگيم به اين فكر ميكنم كه چرا راننده، آموزش نديده و ازت نميپرسه كه راديو روشن باشه يا خاموش ،چرا مسير يابي از طريق اپليكيشنو بهش ياد ندادن ، چرا وقت ما اهميت نداره ! دقيقا تو همين لحظه ميگه ميشه كرايه رو نقد بدي و يادم ميافته كه پول نقد براي آرايشگاه بر نداشتم و تو ذهنم مياد كه اصلا چرا آرايشگاه بايد پول نقد بخواد و آدمو به زحمت بندازه ! براي اينكه ماليات كمتري بده ! مگه من ماليات نميدم !

ياد كارمند اداره ماليات مي افتم كه هر وقت بهم زنگ ميزنه مجبور ميشم باهاش راه بيام و بهش نگم مرتيكه به من ربط نداره كه تو فكر ميكني يه وكيل واسه طلاق توافقي ١٠ تومن ميگيره و فكر ميكني من هر روز پرونده طلاق دارم، اون شروع مينكه به تيكه انداختن به وكيل ها كه كلي پول از مردم ميگيرن و كار بلد نيستن و تازه واسه ماليات ندادن هم هزار جور حقه سوار ميكنن و من به اين فكر ميكنم كه چرا اون اصرار داره حق مردم بدبختو به قول خودش هرجور شده در قالب ماليات از وكيلا بگيره و البته معلوم چون به قول خودش حق الوکاله يه پرونده طلاق ، حقوق سه ماه اونه...... راننده از اينكه پول نقد ندارم ،ناراحتِ و زير لب يه چيزايي ميگه كه من نميشنوم ،حس ميكنم داره زير لب فحش ميده دلم ميخواد بهش بگم چي ميگي . بلند بگو ، كه ياد اون راننده اسنپ مي افتم كه ازش تقدير شد.

خودمو نگاه ميكنم ،امروز از اتفاق شلوار كوتاه كرم پوشيدم . سكوت ميكنم . اخبار خاشقچيو گوش ميدم و فكر ميكنم قتل و تكه تكه كردن يه نفر همونقدر وحشتناكه ، كه آلوده و مبتلا كردن ٢٠٠ نفر به ايدز و ذره ذره كشتنشون . تو همين لحظه اخبار برام جالب ميشه ميخوام ببينم راجع به اون ٢٠٠ نفر هم خبري داده ميشه ! نه ! توجه من و آقاي راننده رو به ادامه اخبار ورزشي جلب ميكنن....و ما به طرز عجيبي در زمان و مكاني به دنيا آمديم كه خوب ياد گرفته ايم ؛ نبينيم ...نشنويم ....جواب ندهيم و اعتراض نكنيم تا شايد ، شايد كمي راحتتر از لحظه اي عبور كنيم .



ارسال نظر

سیما مسعود/وکیل پایه یک دادگستری
12 دی 1398