info@pav.legal
۰۲۱-۲۸۱۱۱۰۱۲
جرم قوادی در حقوق ایران 2

مقدمه

مقاله حاضر، دومین بخش از پژوهش جامع پیرامون «جرم قوادی در حقوق ایران» است که در آن به تحلیل عمیق‌تر و جزئی‌تری از این جرم حدی، فراتر از تعاریف و ارکان ابتدایی، خواهیم پرداخت. در مقاله پیشین (بخش 1)، به معرفی ساختار کلی، تعریف قانونی و بررسی ارکان سه‌گانه جرم قوادی براساس مواد 242 تا 244 قانون مجازات اسلامی پرداخته شد. اما، اهمیت و ماهیت قوادی به‌عنوان یک جرم دارای ریشه قوی فقهی، ایجاب می‌کند تا ابعاد پنهان‌تر آن، شامل مستندات دینی و رویه عملی دادگاه‌ها نیز مورد واکاوی قرار گیرد.

این نوشتار با تمرکز بر دیدگاه فقهی و تحلیل قضایی جرم قوادی، تلاش می‌کند تا مبانی شرعی و چالش‌های عملی اجرای احکام آن را آشکار سازد. در ابتدا، به ریشه‌های فقهی این جرم در منابع چهارگانه (قرآن، سنت، اجماع و نظر فقهای امامیه) می‌پردازیم و نشان می‌دهیم که چگونه قوانین موضوعه، عمیقاً از متون دینی اقتباس شده‌اند. سپس، با ورود به تحلیل قضایی، شرایط اثبات جرم، نحوه برخورد دادگاه‌ها با تکرار جرم و چالش‌های عملی قضات در احراز سوءنیت و تحقق زنا یا لواط را بررسی خواهیم کرد. هدف این بخش، ارائه تصویری کامل و چندجانبه از جرم قوادی است تا خوانندگان بتوانند این پدیده اجتماعی-حقوقی را هم از منظر مبانی شرعی و هم از دریچه عملکرد نظام کیفری ایران درک نمایند.


بخش پنجم: دیدگاه فقهی درباره جرم قوادی

جرم قوادی یکی از جرایم حدی است که ریشه عمیق در متون فقهی دارد. فقهای امامیه با استناد به آیات، روایات و اجماع، این عمل را حرام و مستوجب حد دانسته‌اند. در این بخش به بررسی فقهی جرم قوادی از منظر منابع چهارگانه فقه شیعه (قرآن، سنت، اجماع) و نیز دیدگاه‌های فقهای برجسته خواهیم پرداخت.

1. مبنای قرآنی جرم قوادی

اگرچه واژه «قوادی» به‌صراحت در قرآن نیامده است، اما آیاتی وجود دارد که به‌طور ضمنی، نهی از تسهیل یا تشویق به فحشا را مورد تأکید قرار داده‌اند. از جمله:

«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ»

(سوره نور، آیه 19)

این آیه، به‌صراحت کسانی را که موجب انتشار فحشا در جامعه اسلامی می‌شوند، به عذاب الهی در دنیا و آخرت وعده داده است. فقها این آیه را از جمله ادله حرمت قوادی دانسته‌اند؛ چراکه قوادی یکی از مصادیق بارز اشاعه فحشا است.

همچنین، آیه 33 سوره نور نیز درباره کسانی که زنان را به فحشا مجبور می‌کنند، عذاب شدید الهی را وعده داده است. اگرچه این آیه بیشتر ناظر به اکراه بر زنا است، اما از آن برای اثبات قبح و حرمت هرگونه تسهیل فحشا نیز استفاده شده است.

2. روایات معصومین علیهم‌السلام

روایات فراوانی در منابع حدیثی شیعه وجود دارد که صراحتاً جرم قوادی را موجب حد شرعی دانسته‌اند. به‌عنوان مثال، در کتاب وسائل الشیعه، جلد 28، آمده است:

«القوّاد یُجلَد خمس و سبعون جلدة، و إن عاد فینفى سنةً» (وسائل الشیعه، ج 28، باب حدود، حدیث 34)

ترجمه: «قوّاد 75 ضربه شلاق می‌خورد و اگر تکرار کند، یک سال تبعید می‌شود.»

این حدیث، پایه اصلی حکم شرعی موجود در ماده 243 قانون مجازات اسلامی است و نشان می‌دهد که مبنای فقهی صریح برای این جرم وجود دارد.

همچنین در برخی روایات، قوّاد از نظر اخلاقی و اجتماعی نیز به‌شدت نکوهش شده است و از جمله افراد فاسق معرفی شده که شهادت‌شان پذیرفته نیست و باید از جامعه طرد شوند.

3. نظر فقهای امامیه

اکثر فقهای امامیه، از جمله شیخ طوسی، علامه حلی، محقق حلی، شهید اول و ثانی، جرم قوادی را مستوجب حد دانسته‌اند. آن‌ها در کتاب‌هایی چون المبسوط، شرایع الاسلام، قواعد الاحکام و لمعه دمشقیه، به‌صراحت درباره این جرم نظر داده‌اند.

به‌عنوان نمونه، علامه حلی در کتاب قواعد الاحکام می‌نویسد:

«القواد یُحدّ إن جمع بین رجل و امرأة أو رجلین للواط، سواء حصل الوطء أو لا»

یعنی: قوّاد حد می‌خورد، چه دخول واقع شود و چه نه، اگر افراد را برای زنا یا لواط گرد هم آورد.

این دیدگاه نشان می‌دهد که حتی قصد و اقدام برای رساندن افراد به یکدیگر (صرف نظر از تحقق زنا یا لواط) نیز از نظر فقهی جرم‌انگارانه است؛ ولی در قانون، حد تنها در صورت تحقق زنا یا لواط جاری می‌شود.

4. تفاوت نظر فقهای اهل سنت

در فقه اهل سنت نیز قوادی عملی حرام محسوب می‌شود، اما در مورد اعمال حد اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. برخی از فقهای مذاهب اربعه، مجازات قوادی را حد نمی‌دانند و آن را تعزیر قابل تغییر توسط حاکم شرع می‌دانند. بااین‌حال، مذهب حنفی نیز مانند شیعه، در مواردی خاص، اجرای حد را برای قوادی تجویز کرده است.


بخش ششم: تحلیل قضایی جرم قوادی

بررسی رویه قضایی در برخورد با جرم قوادی، نشان می‌دهد که دادگاه‌های کیفری در ایران براساس مواد 242 تا 244 قانون مجازات اسلامی و با توجه به مستندات موجود در پرونده، تصمیم‌گیری می‌کنند. بااین‌حال، چالش‌هایی همچون اثبات وقوع زنا یا لواط، تشخیص قصد و نیت واسطه‌گر و فقدان ادله قطعی ممکن است در فرآیند صدور رأی تأثیرگذار باشد.

1. شرایط اثبات جرم قوادی در دادگاه

مطابق اصول کلی دادرسی کیفری، برای اثبات جرم قوادی باید ارکان سه‌گانه جرم (قانونی، مادی و معنوی) در قالب ادله شرعی و قانونی احراز شود. این ادله ممکن است شامل موارد زیر باشد:

• اقرار متهم (که در جرایم حدی بسیار اثرگذار است.)

• شهادت شهود مطلع

• قرائن و شواهد موجود در پرونده (مثل پیامک، چت، تصاویر، مکالمات ضبط‌شده)

• تحقیقات محلی یا اظهارات شاکی خصوصی

درصورتی‌که متهم جرم را بپذیرد و اقرار وی با شرایط شرعی همراه باشد (مثلاً چهار بار اقرار در جلسه دادگاه)، قاضی می‌تواند براساس آن، حکم به اجرای حد صادر کند. در غیر این صورت، اگر صرفاً واسطه‌گری اثبات شود، ولی وقوع زنا یا لواط محرز نباشد، قاضی مجازات تعزیری را مطابق ماده 244 قانون مجازات اسلامی اعمال خواهد کرد.

2. رویه دادگاه‌ها در مواجهه با تکرار جرم

یکی از موارد پیش‌بینی‌شده در ماده 243، مسئله تکرار جرم قوادی توسط مرد است. رویه قضایی در این خصوص حاکی از آن است که دادگاه‌ها در صورت اثبات تکرار جرم، علاوه بر اجرای حد، به حکم به تبعید تا یک سال اقدام می‌کنند. نکته مهم این است که مدت تبعید در اختیار قاضی است و می‌تواند با توجه به اوضاع و احوال اجتماعی، شخصیت مجرم و سابقه کیفری وی تعیین شود.

3. چالش‌های قضایی در اجرای مجازات قوادی

یکی از مشکلات اصلی در پرونده‌های مربوط به قوادی، اثبات دقیق عنصر سوءنیت خاص و نیز تحقق زنا یا لواط است. به دلیل حساسیت بالای این جرایم، بسیاری از متهمان یا شاهدان تمایل به ارائه اطلاعات ندارند و این مسئله کار قاضی را دشوار می‌کند. همچنین، در مواردی که قوادی از طریق فضای مجازی صورت می‌گیرد، استخراج ادله دیجیتال، نیازمند طی مراحل قانونی خاص است که ممکن است به تأخیر در رسیدگی بیانجامد.


بخش هفتم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات

نتیجه‌گیری

جرم قوادی یکی از جرایم منافی عفت با سابقه‌ای دیرینه در فقه اسلامی و حقوق موضوعه ایران است که به‌درستی مورد جرم‌انگاری قرار گرفته و با مجازات شدید شرعی (حد) یا تعزیری همراه است. این جرم که ناظر بر ایجاد ارتباط میان افراد برای انجام زنا یا لواط است، از حیث آثار فردی و اجتماعی بسیار مخرب بوده و زمینه‌ساز گسترش بی‌عفتی، فروپاشی ارزش‌های اخلاقی و تضعیف بنیان خانواده در جامعه می‌شود.

تحلیل مواد 242 تا 244 قانون مجازات اسلامی نشان می‌دهد که قانون‌گذار با دقت تلاش کرده است تا از طریق وضع مجازات‌های حدی برای موارد خاص و تعزیری برای موارد عمومی‌تر، با پدیده قوادی مقابله کند. همچنین، در منابع فقهی نیز اتفاق‌نظر قابل توجهی میان فقهای امامیه وجود دارد که دلالت بر حرمت شدید و لزوم اجرای حد در صورت تحقق شرایط شرعی دارد.

با بررسی رویه قضایی، می‌توان به این نتیجه رسید که دادگاه‌ها در مقام رسیدگی، با چالش‌هایی نظیر عدم همکاری متهمان و شهود، اثبات وقوع رابطه جنسی و ارائه ادله دیجیتال مواجه هستند که گاه مانع از اجرای حد می‌شود. در چنین شرایطی، احکام تعزیری جایگزین حد می‌گردد و این امر از منظر حقوق کیفری، رویکردی منطقی و معقول به شمار می‌آید.

پیشنهادات

در راستای بهبود نظام حقوقی و کیفری کشور در برخورد با جرم قوادی، پیشنهادات زیر قابل طرح است:

1. تدوین دستورالعمل‌های قضایی شفاف‌تر برای اثبات جرم قوادی

با توجه به ابهامات موجود در اثبات سوءنیت خاص و تحقق زنا یا لواط، ضرورت دارد که قوه قضائیه دستورالعمل‌هایی روشن و کاربردی در اختیار قضات قرار دهد تا فرآیند دادرسی شفاف‌تر و عادلانه‌تر باشد.

2. تقویت پلیس فتا و تیم‌های تخصصی کشف جرایم اخلاقی در فضای مجازی

امروزه بخش قابل توجهی از جرایم قوادی در بستر اینترنت رخ می‌دهد. بنابراین، تجهیز پلیس فتا به ابزارهای فنی و حقوقی نوین برای کشف این جرایم ضروری است.

3. توسعه آموزش‌های فرهنگی-اجتماعی برای پیشگیری از جرم

آموزش نوجوانان و خانواده‌ها در خصوص خطرات فضای مجازی، سوءاستفاده جنسی و عواقب قانونی روابط نامشروع می‌تواند نقش مهمی در کاهش انگیزه ارتکاب این نوع جرایم ایفا کند.

4. ایجاد سامانه‌های محرمانه برای گزارش جرم قوادی و حمایت از بزه‌دیدگان

بسیاری از افراد، به‌ویژه زنان و کودکان، به دلیل ترس از بی‌آبرویی یا عدم حمایت کافی، از گزارش جرم قوادی خودداری می‌کنند. راه‌اندازی سامانه‌های امن و ناشناس برای ثبت گزارش و ارائه مشاوره، می‌تواند میزان کشف جرایم جنسی را افزایش دهد.

5. تقویت وحدت رویه قضایی

ایجاد وحدت رویه میان دادگاه‌ها در تفسیر مواد 242 تا 244 و تشخیص مصادیق قوادی، می‌تواند از بروز آرای متضاد جلوگیری کرده و به امنیت حقوقی شهروندان کمک کند.


جمع‌بندی

جرم قوادی از جمله جرایم خاص با ویژگی‌های فقهی و حقوقی منحصربه‌فرد است که علاوه بر ساختار کیفری، نیازمند تدابیر پیشگیرانه فرهنگی، اجتماعی و قضایی است. مقابله با این جرم باید نه‌تنها از منظر مجازات بلکه از جنبه اصلاح ساختارهای اجتماعی، آموزش همگانی و ارتقای فرهنگ دینی و اخلاقی مورد توجه قرار گیرد. تنها در این صورت است که می‌توان انتظار داشت بستر ارتکاب این جرم محدود شده و سلامت اخلاقی جامعه حفظ گردد.


فاطمه آهنگر


ارسال نظر

فاطمه آهنگر
22 آبان 1404