مقدمه
در نظام حقوقی ایران، قراردادها مهمترین ابزار تنظیم روابط حقوقی و مدنی میان اشخاص بهشمار میروند و بر پایه اصل حاکمیت اراده، طرفین قرارداد از آزادی نسبتاً گستردهای در تعیین مفاد تعهدات برخوردار هستند. یکی از مهمترین جلوههای این اصل، امکان درج شروط ضمن عقد در قراردادهاست؛ شروطی که بهعنوان تعهدات فرعی، در کنار تعهدات اصلی گنجانده میشوند و میتوانند نقش اساسی در تعیین حقوق و تکالیف طرفین ایفا کنند. شروط ضمن عقد در واقع نماد بارز انعطافپذیری در حقوق قراردادها بوده و به طرفین این امکان را میدهند که توافقات خود را با دقت بیشتری مطابق با نیازها و شرایط خاص خود تنظیم نمایند.
بااینحال، شروط قراردادی همواره باید در چارچوب ضوابط قانونی و اصول بنیادین حقوق مدنی مورد بررسی قرار گیرند؛ چراکه درج شروطی خارج از ضوابط مقرر میتواند منجر به بیاعتباری شرط یا حتی کل قرارداد شود. قانون مدنی ایران، در مواد 232 تا 235، ضمن بیان شرایط صحت شروط، به دستهبندی انواع شرط (شرط فعل، شرط صفت و شرط نتیجه) پرداخته و معیارهای شروط صحیح، باطل و مبطل را روشن ساخته است.
در این مقاله، تلاش خواهد شد ضمن تحلیل مفهومی و مصداقی شروط ضمن عقد، به بررسی وضعیت شروط از منظر صحت و بطلان و نیز چگونگی اعتبار اعمال حقوقی طرفین در صورت تخلف از این شروط پرداخته شود. این بررسی میتواند هم برای نظریهپردازی حقوقی و هم برای تدوین قراردادهای عملی مفید واقع شود.
مفهوم و انواع شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد، تعهداتی هستند که یکی از طرفین یا هر دو در ضمن عقد اصلی بر عهده میگیرند و به موجب آنها، تکالیف یا حقوق اضافی فراتر از تعهدات اصلی قرارداد ایجاد میشود. این شروط میتوانند در متن عقد تصریح شوند یا با عرف و عادت و قرائن اثبات گردند.
قانون مدنی سه نوع شرط را بر حسب جایگاه در عقد به رسمیت شناخته است:
-شرط صفت: که بیانکننده کیفیت و یا کمیت مورد معامله میباشد و شرط باید راجع به صفتی از صفات مورد معامله باشد.
-شرط فعل: که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یا بر شخص ثالثی شرط شود. فرقی نمیکند فعل مزبور عمل حقوقی یا عمل مادی باشد. شرط فعل بر دو قسم است:
1- مثبت: شرط فعل مثبت آن است که مشروطعلیه در ضمن عقد، انجام عملی را بر عهده بگیرد. مثل آنکه در ضمن بیع خانه، مشتری تعهد نماید اتومبیل خود را بهطور مجانی به فروشنده هبه کند و یا ساختمانی در سه طبقه به خرج خود برای بایع بسازد.
2- منفی: شرط فعل منفی آن است که مشروطعلیه در ضمن عقد تعهد نماید که از انجام عمل معینی خودداری کند. مثلاً در قرارداد اجاره، شرط نماید که مستأجر حق اجاره دادن مورد اجاره را به غیر ندارد.
-شرط نتیجه: که به نفس اشتراط حاصل میشود.
-شرط صحیح: شرط صحیح را میتوان چنین تعریف کرد:
شرطی که نه با مقتضای عقد منافات داشته باشد، نه نامشروع باشد و نه مجهول.
شرایط صحت شرط:
-مشروع بودن: مغایر با قانون، شرع یا نظم عمومی نباشد.
-ممکن بودن: امکان عقلی و عرفی انجام شرط وجود داشته باشد.
مشخص بودن: ابهام در مفاد شرط وجود نداشته باشد.
-منافات نداشتن با مقتضای ذات عقد: یعنی با ماهیت اصلی قرارداد در تعارض نباشد.
مثلاً در عقد بیع، شرط تحویل مال در تاریخ معین، یک شرط صحیح است.
شروط باطل و غیرمبطل عقد:
شروط ذیل باطل بوده اما مفسد عقد نیستند:
-شرطی که غیرمقدور باشد: مثلاً تعهد به پرواز انسان بدون ابزار.
شرطی که فاقد نفع عقلایی برای مشروطله باشد.
-شرطی که نامشروع باشد: مانند شرط انجام فعل حرام یا خلاف اخلاق حسنه.
-شرطی که در آن، نفع و فایده نباشد.
منظور از نفع و فایده، نفع و فایده عقلایی است و چیزی که اینگونه نفع و فایده را ندارد، عقلاً آن را بدون فایده دانسته و قانون انجام آن را بیاثر میداند و بدین جهت، آن را باطل میشمرد و در واقع، شرط مهمل و بیفایده است.
منظور از شرط نامشروع، شرط برخلاف قوانین موضوعه کشوری یا نظم عمومی یا اخلاق حسنه است. چیزی که انجام آن غیرمشروع است، در عالم حقوق انجامش غیرمقدور است و قانون از مشروطله برای انجام چنین شرطی حمایت نمیکند و چیزی که قانون از آن حمایت نمیکند، حق محسوب نمیشود و در عالم حقوق بلااثر بوده و این شرط نیز در حکم معدوم است.
شروط باطل و مبطل عقد
-شرط خلاف مقتضای ذات عقد: میدانیم که عقد آثار مختلفی دارد و شرط برخلاف اثر ذاتی عقد، هم خود باطل است و هم عقد را باطل میکند. منظور از اثر ذاتی عقد، همان جوهر اصلی عقد است که در صورت سلب آن از عقد، عقدی به وجود نخواهد آمد. همچنان که نمیتوان گفت نمکی میخواهم که شور نباشد، نمیتوان گفت عقدی وجود داشته باشد، اما اثر ذاتی آن وجود نداشته باشد؛ زیرا اثر ذات عقد از خود عقد قابل انفکاک نیست.
-شرط مجهولی که جهل به آن، موجب جهل به عوضین میشود: هرگاه شرطی در ضمن عقد قرار داده شود که موجب ابهام مورد معامله شود، یکی از شرایط صحت آن منهدم خواهد گردید و عقد باطل میشود و چون عقد اصلی باطل میگردد، موقعیتی برای بقای شرط که جنبه تبعی دارد، باقی نخواهد ماند.
تفاوت شرط باطل و مبطل:
شرط باطل: فقط خود شرط باطل است، اما عقد باقی است.
شرط مبطل: اگر شرط خلاف مقتضای ذات عقد باشد یا هدف از عقد را منتفی کند، نهتنها شرط باطل است، بلکه عقد نیز باطل میشود.
نتیجهگیری
شروط ضمن عقد، نقش مهمی در شخصیسازی و تنظیم دقیق روابط قراردادی دارند. قانون مدنی ایران با تعیین معیارهای دقیق برای شرط صحیح، در صدد ایجاد توازن بین آزادی قراردادی و نظم عمومی است. تفکیک میان شروط صحیح، باطل و مبطل برای حفظ امنیت حقوقی قراردادها ضروری است.
فرزانه تبریزی