info@pav.legal
۰۲۱-۲۸۱۱۱۰۱۲
حضانت در مرز سلامت و صلاحیت: واکاوی حقوقی سلب حضانت در حقوق ایران

مقدمه

نهاد حضانت از ارکان بنیادین حقوق خانواده در نظام حقوقی ایران است. نهادی که هدف غایی آن، امنیت و تربیت سالم کودکان است. هرچند در ظاهر، حضانت به‌ مثابه‌ی حق والدین است، اما در عمق تحلیل‌های حقوقی و فقهی، بیشتر به‌عنوان تکلیف اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است. این تکلیف، زمانی مشروع و قابل استناد است که در مصلحت طفل قرار گیرد. اصلی که در سال‌های اخیر در آرای دادگاه‌ها و تحلیل‌های دکترین حقوقی، جایگاه پررنگی یافته است.

از جمله مهم‌ترین چالش‌های عملی و نظری در حوزه حضانت، مسئله سلب حضانت در مواردی چون اعتیاد زیان‌آور والدین یا وجود اختلالات روانی است. این وضعیت‌ها به‌صورت بالقوه می‌تواند برای سلامت روانی، جسمی و اخلاقی طفل خطراتی را ایجاد کند. بااین‌حال، عدم وجود معیارهای قانونی دقیق برای تشخیص و اعمال سلب حضانت، باعث اختلاف در رویه محاکم و تفسیرهای مختلف از مفاهیم کلیدی مانند «مصلحت طفل»، «اعتیاد زیان‌آور» و «بیماری روانی» شده است.

این مقاله با رویکردی تحلیلی و براساس مستندات قانونی و رویه قضایی، به واکاوی مبانی و حدود اعمال سلب حضانت از والد معتاد یا دارای اختلالات روانی می‌پردازد.


1. مبانی قانونی و فقهی حضانت در ایران

حضانت در اصطلاح حقوقی، حق و تکلیف والدین نسبت به نگهداری مادی، اخلاقی، جسمی و روحی فرزندان خردسال خود تلقی می‌شود. در حقوق ایران، حضانت نه‌تنها یک حق، بلکه تکلیفی قانونی و اخلاقی است که ترک آن می‌تواند مسئولیت‌های مدنی و کیفری در پیش داشته باشد. این حق والدین مادامی محترم است که مصلحت طفل را تضمین کند.

در فقه امامیه، شرط اهلیت والدین، یکی از ارکان مهم در مشروعیت حضانت است. حتی برخی از فقها حضانت را در مواردی که باعث ضرر کودک می‌شود، مصداق «قاعده لاضرر» دانسته و مشروعیت آن را منتفی می‌دانند.

یکی از اصول بنیادین در حقوق خانواده، تقدیم مصلحت طفل بر سایر ملاحظات از جمله حق والدین است. مصلحت طفل، به‌طور صریح در قانون مدنی ذکر نشده، اما در قوانین خاص مانند قانون حمایت از خانواده 1391 و همچنین در آرای دادگاه‌ها، جایگاه پررنگی یافته است.


2. اعتیاد زیان‌آور: انحراف یا بیماری؟

در رویه قضایی و تحلیل‌های دکترین حقوقی، اعتیاد والدین از مهم‌ترین عوامل سلب یا تعلیق حضانت تلقی می‌شود. آنچه در این میان حائز اهمیت است، «زیان‌آور بودن» است. به بیان دیگر، صرف مصرف به تنهایی کافی برای سلب حضانت نیست؛ مگر اینکه تأثیر آن بر سلامت، تربیت یا امنیت طفل احراز شود. دادگاه‌ها معمولاً با استناد به اصل مصلحت طفل و گزارش‌های مددکاری اجتماعی، در تشخیص آسیب، اقدام به حکم سلب یا تعلیق حضانت می‌کنند.


3. اختلال روانی: تشخیص و ملاک سلب حضانت

بیماری روانی نیز در صورتی می‌تواند منجر به سلب حضانت شود که ایجاد خطر برای سلامت و امنیت طفل داشته باشد. در این زمینه، نقش پزشکی قانونی، روانپزشک، روانشناس و مشاور خانواده در ارائه نظریه کارشناسی بسیار تعیین‌کننده است.

تشخیص شدت بیماری، میزان کنترل‌پذیری یا درمان آن، تأثیر آن بر انجام وظایف والدین و خطرات احتمالی برای کودک، از جمله مواردی هستند که توسط قضات در نظر گرفته می‌شوند. بیماری‌های غیرمعمول چون دوقطبی، اسکیزوفرنی حاد یا استرس شدید با افکار خودکشی، امکان احتمال سلب حضانت را به مراتب افزایش می‌دهد.


4. ملاحظات مهم در اعمال سلب حضانت

در مقام اجرای ماده 1173 قانون مدنی، دادگاه‌ها موظف به رعایت سه اصل مهم هستند:

1. بررسی وضعیت تخصصی والدین با ارجاع به روانپزشک و روانشناس و مددکار اجتماعی

2. توجه به مصلحت طفل به‌عنوان یک اصل در هر تصمیم قضایی

3. پرهیز از صدور حکم محرومیت مطلق و دائمی والدین از حقوق فرزند در موارد کاملاً استثنایی

بر این اساس، دادگاه‌ها به‌جای سلب حضانت کامل، تصمیم به تعلیق موقت حضانت، الزام به درمان یا تعیین قیم یا ناظر می‌گیرند تا هم مصلحت طفل حفظ شود و هم حقوق والدین به‌طور مطلق سلب نگردد.


5. تحلیل رویه قضایی موجود در خصوص سلب حضانت

در عمل، دادگاه‌های خانواده سلب حضانت ناشی از اعتیاد را منوط به اثبات «زیان‌آور بودن» آن و تشخیص «عدم مصلحت طفل» می‌دانند. استناد اصلی در این زمینه، ماده 1173 قانون مدنی است که قاضی را مکلف به بررسی تأثیر رفتار والدین بر رشد اخلاقی، جسمی و روانی طفل می‌سازد.

در موارد مرتبط با بیماری‌های روانی نیز دادگاه‌ها تصمیم‌گیری خود را با لحاظ نظرات تخصصی روان‌پزشکی و مدارک پزشکی قانونی اتخاذ می‌نمایند. اگر اختلالات روانی والدین تأثیر مستقیم بر سلامت و امنیت کودک داشته باشد، یا مانع از ایفای نقش والدین در تربیت کودک شود، حکم سلب حضانت محتمل خواهد بود.


6. خلأهای قانونی و چالش‌های رویه‌ای

از مهم‌ترین چالش‌ها در این حوزه، معیارهای مشخص و دقیق قانونی در تفسیر و ارزیابی مفاهیمی چون «اعتیاد زیان‌آور»، «اختلال روانی خطرناک» و «مصلحت طفل» است. ماده 1173 قانون مدنی، صرفاً به بیان کلیاتی بسنده کرده و ویژگی‌های عینی و مصادیق روشن را بیان نکرده است. این ابهام به اختلاف رویه در میان دادگاه‌ها و احکام منتهی شده است.


نتیجه‌گیری

نهاد حضانت در نظام حقوقی ایران، ترکیبی از حق و تکلیف والدین نسبت به طفل است. اما در تحلیل نهایی، مصلحت کودک بر تمام حقوق و امتیازات والدین تقدم دارد. بر همین اساس، زیان‌آوری اعتیاد یا اختلالات روانی، هرچند نمی‌تواند مطلقاً باعث سلب حضانت شود، اما اگر این وضعیت‌ها، خطراتی برای سلامت جسمی یا روانی طفل تلقی شوند، سلب یا تعلیق حضانت را توجیه می‌کنند. در رویه قضایی ایران، استناد به ماده 1173 قانون مدنی، یکی از مستندات اصلی تصمیم‌گیری دادگاه‌ها در این زمینه است. اما ابهام‌های موجود در تعریف دقیق مفاهیمی مانند «اعتیاد زیان‌آور»، «اختلال روانی خطرناک» و «مصلحت طفل»، باعث تفاوت برداشت‌ها و بعضاً صدور آرای متعارض شده است. از نظر سیاست کیفری و مدنی، استفاده از خصوصیات حداقلی در سلب کامل حضانت و جایگزینی آن با تدابیری مانند تعلیق موقت، نظارت مددکاری، الزام به درمان یا تعیین قیم و ناظر، در عین حفظ مصلحت طفل، با کرامت انسانی والد نیز سازگارتر است. در پایان، پیشنهاد می‌شود برای تضمین وحدت رویه و ارتقای سطح حمایت از حقوق اطفال، اصلاحاتی تقنینی با هدف شفاف‌سازی معیارهای سلب حضانت، از جمله تدوین دستورالعمل‌های تخصصی برای ارزیابی روانی و اجتماعی والدین و ارتقای نقش مشاوران خانواده در فرآیند دادرسی صورت گیرد.


فاطمه دهقان


ارسال نظر

فاطمه دهقان
12 مهر 1404