یکی از شروط رایج و مهمی که در سند ازدواج درج میشود، شرط تنصیف دارایی است که به زوجه حق میدهد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده زوج موظف است تا نصف دارایی اکتسابی پس از ازدواج را به زوجه منتقل کند. با این حال، تفسیر عبارت "تا نصف دارایی" گاهی اوقات به اشتباه این تصور را ایجاد میکند که زوجه به طور خودکار مستحق نیمی از اموال زوج است. در واقعیت، مفهوم "تا نصف" به معنای حداکثر تا پنجاه درصد است، نه الزاماً دقیقاً پنجاه درصد.
این بدان معناست که دادگاه در زمان بررسی مطالبه زوجه بابت شرط تنصیف دارایی، تنها به این بسنده نمیکند که آیا شروط مذکور محقق شده است یا خیر. بلکه، حتی در صورت احراز تحقق این شروط، دادگاه با در نظر گرفتن مجموعهای از عوامل، میزان دقیق سهم زوجه را تعیین میکند که ممکن است کمتر از نصف و حتی در مواردی صفر باشد.
عوامل مؤثر در تعیین سهم زوجه از "تا نصف دارایی"
برای تبیین مفهوم "تا نصف"، لازم است به عواملی که دادگاه در تعیین سهم زوجه لحاظ میکند، بپردازیم:
1ـ وضعیت و توانایی مالی زوجین:
دادگاه به وضعیت مالی و اقتصادی هر دو طرف توجه میکند. این مورد شامل میزان درآمد، شغل، داراییهای موجود و توانایی هر یک از زوجین برای تأمین معاش خود پس از طلاق میشود.
2ـ میزان اموال زوج که پس از ازدواج به دست آورده است:
مبنای محاسبه تنصیف، داراییهایی است که زوج پس از تاریخ عقد ازدواج به دست آورده است. داراییهایی که زوج قبل از ازدواج داشته یا از طریق ارث به او رسیده، از شمول این شرط خارج هستند. دادگاه ارزش این اموال و نحوه کسب آنها را بررسی میکند.
3ـ مدت زندگی مشترک:
مدت زمان زندگی زناشویی نیز یکی از فاکتورهای مهم است. بدیهی است که در زندگیهای مشترک طولانیتر، احتمال تأثیرگذاری زوجه در افزایش دارایی زوج بیشتر است و ممکن است دادگاه سهم بیشتری را برای زوجه در نظر بگیرد.
4ـ میزان تأثیر زوجه در تحصیل مال:
این مورد، یکی از مهمترین و در عین حال پیچیدهترین عوامل است. دادگاه بررسی میکند که میزان مشارکت و تأثیر زوجه در کسب و افزایش داراییهای زوج چقدر بوده است. این تأثیر صرفاً مالی نیست و میتواند شامل موارد زیر باشد:
مشارکت مالی مستقیم: مانند آوردن سرمایه اولیه به زندگی، همکاری در کسب و کار زوج یا کمک از طریق درآمد شخصی.
مشارکت غیرمالی و غیرمستقیم: مانند مدیریت شایسته امور منزل، تربیت فرزندان، ایجاد محیطی آرام و مناسب برای فعالیتهای اقتصادی زوج، فداکاریها و صرف نظر از خواستههای شخصی برای پیشرفت مالی همسر.
دادگاه با ارزیابی تمامی این عوامل و با در نظر گرفتن اصول انصاف و عدالت، به این نتیجه میرسد که آیا زوجه مستحق ربع، یک سوم، نصف یا هیچ سهمی از اموال اکتسابی زوج است.
نتیجهگیری
بنابراین، عبارت "تا نصف دارایی" به معنای اختیار دادگاه برای تعیین سهمی عادلانه برای زوجه، حداکثر تا نصف اموال اکتسابی زوج پس از ازدواج است. این موضوع تأکید میکند که حق تنصیف دارایی یک حق مطلق و ثابت نیست، بلکه یک حق مشروط و متغیر است که میزان آن به عوامل مختلفی از جمله وضعیت طرفین، میزان داراییهای کسب شده، مدت زندگی مشترک و مهمتر از همه، میزان تأثیر زوجه در تحصیل آن اموال بستگی دارد. آگاهی از این نکته برای هر دو طرف دعوای طلاق ضروری است تا انتظارات واقعبینانهای از فرآیند قضایی داشته باشند.
برای اطمینان از اینکه حقوق شما در این زمینه به درستی مورد بررسی قرار گیرد و بهترین نتیجه ممکن حاصل شود، مشاوره با یک وکیل متخصص در امور خانواده اکیداً توصیه میشود. وکیل میتواند با تسلط بر جزئیات قوانین و رویههای قضایی، شما را در تمامی مراحل پرونده راهنمایی کرده و به دفاع موثر از منافعتان کمک کند.
ساغر نوروزیان