زبان در قراردادهای بینالمللی نقشی حیاتی در تنظیم، تفسیر و اجرای قراردادها ایفا میکند. انتخاب زبان مناسب میتواند از بروز اختلافات حقوقی و تفسیر نادرست مفاد قرارداد جلوگیری کند. اولین مسئلهای که باید در نظر گرفته شود، شفافسازی تعهدات طرفین است. زبان قرارداد باید بهگونهای انتخاب شود که به وضوح حقوق و تعهدات طرفین را بیان کند و از هرگونه ابهام جلوگیری نماید.
انتخاب زبان و تعیین قانون حاکم نیز ارتباط مستقیم دارند. بهطور معمول، زبان یک کشور خاص بهعنوان زبان قرارداد میتواند بهطور ضمنی نشاندهنده انتخاب قانون آن کشور بهعنوان قانون حاکم باشد. در مواردی که قرارداد به چند زبان تنظیم میشود، احتمال بروز تعارضات میان نسخههای مختلف وجود دارد. برای این منظور، درج بندی بهعنوان "زبان غالب" یا "Prevailing Language Clause" در قرارداد، میتواند به تعیین نسخه معتبر کمک کند.
یکی از چالشهای اساسی در قراردادهای بینالمللی، ترجمههای نادرست است که ممکن است منجر به اختلافات جدی شود. بهویژه در مواردی که ترجمهها غیررسمی باشند، صحت و دقت ترجمه بهعنوان یک شرط ضروری محسوب میشود. همچنین، در فرآیند داوری بینالمللی، زبان قرارداد غالباً زبان داوری خواهد بود که بر نحوه رسیدگی و تفسیر اختلافات تأثیر میگذارد.
در نهایت، انتخاب صحیح زبان و استفاده از ترجمههای معتبر در قراردادهای بینالمللی، امری ضروری است که به پیشگیری از مشکلات حقوقی و اجرای صحیح قرارداد کمک میکند.
سمیه شهبازی دستجرده