مقدمه
تأمین مالی شخص ثالث (Third-Party Funding – TPF) یکی از تحولات مهم در حوزه داوری تجاری و سرمایهگذاری بینالمللی است که به طرفین اختلاف اجازه میدهد تا هزینههای داوری را بدون استفاده از منابع مالی خود تأمین کنند. در این روش، یک نهاد سرمایهگذار، تأمین مالی دعاوی را بهمنظور کسب سود در صورت موفقیت پرونده بر عهده میگیرد. در سالهای اخیر، این سازوکار به دلیل هزینههای بالا و پیچیدگیهای دعاوی داوری، بهویژه در دعاوی سرمایهگذاری، گسترش یافته است. با این حال، TPF موضوع بحثبرانگیزی در محافل حقوقی است و نگرانیهایی درباره شفافیت، تعارض منافع و افزایش دعاوی کمارزش به دنبال داشته است. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم و انواع TPF، مزایا و چالشهای آن را تحلیل کرده، وضعیت قانونی آن در حوزههای قضایی مختلف و رویههای سازمانهای داوری را مرور میکنیم. همچنین، روندهای نوظهور و چالشهای آینده این حوزه را مورد بررسی قرار میدهیم.
1. تعریف و اهمیت تأمین مالی شخص ثالث
تأمین مالی شخص ثالث در داوری به معنای حمایت مالی یک نهاد خارجی از یکی از طرفین دعوا برای پوشش هزینههای حقوقی و داوری است. این تأمین مالی معمولاً در قبال دریافت سهمی از خسارت یا نتیجه پرونده صورت میگیرد.
این مفهوم در دهههای اخیر در داوریهای بینالمللی رواج یافته و نقش مهمی در تضمین دسترسی به عدالت برای شرکتها و سرمایهگذاران ایفا کرده است.
انواع اصلی TPF عبارتاند از:
تأمین مالی دعاوی تجاری: برای دعاوی قراردادی و اختلافات تجاری بین شرکتها.
تأمین مالی دعاوی سرمایهگذاری: عمدتاً در دعاوی بین سرمایهگذاران و دولتها در داوریهای مبتنی بر معاهدات سرمایهگذاری.
تأمین مالی گروهی: در دعاوی دستهجمعی (Class Actions) و مواردی که چندین خواهان از یک منبع مالی مشترک استفاده میکنند.
2. دلایل استفاده از TPF در داوری
استفاده از این طریق دارای مزایا و معایبی است که به اهم آنها اشاره میگردد:
مزایا
افزایش دسترسی به عدالت:
شرکتها و افراد بدون منابع مالی کافی میتوانند از این سازوکار برای پیگیری دعاوی خود استفاده کنند.
کاهش فشار مالی بر طرفین دعوا:
شرکتهایی که درگیر دعاوی طولانیمدت و پرهزینه هستند، میتوانند از TPF برای مدیریت ریسک مالی استفاده کنند.
ارزیابی حرفهای دعاوی:
شرکتهای تأمین مالی دعاوی، قبل از ورود به یک پرونده، آن را از نظر شانس موفقیت ارزیابی میکنند که این امر میتواند منجر به کاهش دعاوی ضعیف شود.
چالشها
احتمال تأثیرگذاری بر استقلال داوران:
اگر سرمایهگذار شخص ثالث دارای رابطه مالی با داور یا مؤسسات داوری باشد، ممکن است بیطرفی فرآیند داوری تحت تأثیر قرار گیرد.
افزایش دعاوی کمارزش:
برخی منتقدان معتقدند که دسترسی آسان به تأمین مالی ممکن است باعث افزایش دعاوی کماهمیت شود.
مشکلات مربوط به محرمانگی و افشای اطلاعات:
سؤال مهمی که مطرح میشود این است که آیا باید طرف مقابل از وجود یک سرمایهگذار شخص ثالث مطلع شود و آیا این اطلاعات باید در پرونده افشا شود یا خیر.
3. جنبههای حقوقی و قانونی
وضعیت قانونی در حوزههای مختلف
قوانین مربوط به TPF در کشورهای مختلف متفاوت است:
انگلستان: استفاده از TPF در دعاوی حقوقی و داوری مجاز است و مقررات شفافی در این زمینه وجود دارد.
استرالیا: این کشور یکی از پیشگامان پذیرش TPF است و شرکتهای تأمین مالی در دعاوی گروهی نیز فعال هستند.
ایالات متحده: TPF در برخی ایالتها مجاز است، اما در برخی حوزههای قضایی محدودیتهایی برای آن در نظر گرفته شده است.
اتحادیه اروپا: برخی کشورها مانند آلمان مقررات سختگیرانهای برای استفاده از TPF وضع کردهاند.
تعارض منافع و شفافیت
سازمانهای داوری مختلف مقرراتی را برای کاهش تعارض منافع وضع کردهاند. بهعنوانمثال، ICC و SIAC تأکید دارند که طرفین داوری باید اطلاعات مربوط به تأمین مالی را افشا کنند تا داوران بتوانند هرگونه تعارض منافع را شناسایی کنند.
4. دیدگاههای موافق و مخالف
در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که برخی از مهمترین آنها موارد ذیل است:
استدلالهای موافق
افزایش دسترسی به عدالت و مدیریت ریسک مالی
بهبود کیفیت دعاوی، زیرا تأمینکنندگان مالی فقط پروندههای قوی را انتخاب میکنند
استدلالهای مخالف
خطر افزایش دعاوی غیرضروری
احتمال تأثیرگذاری سرمایهگذاران بر تصمیمات داوری
5. رویههای بینالمللی و موارد مطالعاتی
مقررات سازمانهای داوری
ICC:
الزام به افشای تأمین مالی شخص ثالث در برخی شرایط.
SIAC:
قواعدی برای جلوگیری از تعارض منافع و شفافیت در فرآیند داوری.
LCIA:
قوانین مربوط به گزارشدهی در مورد TPF.
6. بررسی پروندههای مهم
Philip Morris v. Uruguay (2016):
در این پرونده، تأمین مالی شخص ثالث نقش مهمی در مدیریت هزینههای داوری ایفا کرد.
RSM v. Saint Lucia (2014):
این پرونده با رد شدن آن به دلیل عدم افشای تأمین مالی دارای اهمیت است.
7. چالشهای آینده و روندهای نوظهور
الف. افزایش نظارت قانونی و مقررات سختگیرانه
افزایش نظارت قانونی و مقررات سختگیرانه یکی از چالشهای کلیدی در زمینه تامین مالی اشخاص ثالث (Third-Party Funding - TPF) در داوری است. این چالش از آنجا ناشی میشود که با گسترش استفاده از TPF، قانونگذاران و نهادهای داوری در سراسر جهان نگرانیهایی را درباره مسائلی مانند شفافیت هویت تامینکنندگان مالی و جزئیات قراردادهای آنها، احتمال بروز تضاد منافع بین تامینکننده، طرف تامینشونده و داوران و همچنین، حفظ استقلال و بیطرفی داوران مطرح کردهاند. در نتیجه، این نگرانیها به وضع مقررات و رهنمودهای سختگیرانهتری منجر شده که هدف آنها الزام به افشاگری درباره تأمینکنندگان مالی، تعیین چارچوبهای قانونی برای فعالیت TPF (مانند قوانین مربوط به حداقل سرمایه یا شرایط توافقات) و ایجاد استانداردهای اخلاقی و رویههای رفتاری برای تضمین عدالت و مشروعیت فرآیند داوری است. این تغییرات، در حالی که پیچیدگیهای حقوقی جدیدی را برای فعالان این حوزه ایجاد میکنند، اما در بلندمدت به افزایش اعتبار و اعتماد به مکانیزم TPF و تضمین شفافیت و سلامت نظام داوری کمک شایانی خواهند کرد.
ب. رشد بازار TPF و ورود سرمایهگذاران بیشتر
رشد بازار تأمین مالی اشخاص ثالث (TPF) و ورود سرمایهگذاران بیشتر به این عرصه، با وجود مزایایی نظیر دسترسی به عدالت برای طرفین کمبضاعت و توزیع ریسک دعاوی، چالشهای قابل توجهی را نیز به همراه دارد. این رشد فزاینده، منجر به افزایش رقابت میان تأمینکنندگان مالی شده که میتواند به کاهش حاشیه سود و نیاز به نوآوری در مدلهای تأمین مالی منجر شود. از سوی دیگر، ورود سرمایهگذاران جدید و بعضاً فاقد تجربه کافی، ممکن است به کاهش استانداردهای ارزیابی پروندهها، افزایش پروندههای بیاساس (Frivolous Claims) یا طولانی شدن غیرضروری روند داوری با هدف افزایش هزینهها و فشار بر طرف مقابل دامن بزند. این وضعیت، خود میتواند به نگرانیها در مورد سوء استفاده از فرآیند داوری و خدشهدار شدن اعتبار کلی سیستم داوری منجر شود. علاوه بر این، با بزرگتر شدن بازیگران این صنعت و تنوع سرمایهگذاران (از صندوقهای سرمایهگذاری گرفته تا شرکتهای سهامی خاص)، نیاز به نظارتهای رگولاتوری دقیقتر و هماهنگتر در سطح بینالمللی بیش از پیش احساس میشود تا از یکپارچگی و سلامت بازار TPF و نظام داوری اطمینان حاصل شود.
ج. استفاده از فناوریهایی مانند هوش مصنوعی برای ارزیابی دعاوی
استفاده از فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی (AI) برای ارزیابی دعاوی در حوزه تأمین مالی اشخاص ثالث (TPF)، در حالی که میتواند مزایای قابل توجهی به همراه داشته باشد، چالشهای خاص خود را نیز دارد. هوش مصنوعی قادر است حجم وسیعی از دادهها شامل سوابق دعاوی مشابه، آرای پیشین، عملکرد وکلا و داوران و حتی متون قانونی را با سرعتی بیسابقه تحلیل کرده و پیشبینیهایی دقیقتر از شانس موفقیت یک پرونده و میزان خسارت احتمالی ارائه دهد. این قابلیت میتواند به تأمینکنندگان مالی در تصمیمگیریهای آگاهانهتر کمک کرده و ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. با این حال، چالش اصلی در این زمینه، کیفیت و دقت دادههای ورودی به سیستمهای هوش مصنوعی است؛ اگر دادهها ناقص، مغرضانه یا قدیمی باشند، خروجی هوش مصنوعی نیز قابل اعتماد نخواهد بود. همچنین، شفافیت در نحوه تصمیمگیری الگوریتمها (Explainable AI) یک دغدغه مهم است، زیرا درک اینکه چرا یک سیستم هوش مصنوعی به یک نتیجه خاص رسیده، برای وکلا و تأمینکنندگان مالی حیاتی است. علاوه بر این، مسائل اخلاقی مربوط به حریم خصوصی دادهها، پتانسیل تعصب و تبعیض در الگوریتمها بر اساس دادههای تاریخی و لزوم نظارت انسانی بر تصمیمات هوش مصنوعی برای جلوگیری از اتکای بیش از حد به فناوری، از دیگر چالشهایی هستند که در این مسیر باید به دقت مدیریت شوند تا از مزایای این فناوری به بهترین شکل بهرهبرداری شود.
8. نتیجهگیری و پیشنهادات
TPF یکی از ابزارهای مهم در داوریهای بینالمللی است که مزایای متعددی دارد، اما نیازمند نظارت و مقررات دقیقتری است. پیشنهاد میشود که:
الف. سازمانهای داوری مقرراتی شفاف درباره افشای TPF تدوین کنند.
ب. نظارت قانونی بر این صنعت افزایش یابد.
ج. تحقیق و توسعه در زمینه تأثیرات حقوقی و اقتصادی TPF ادامه یابد.
عاطفه قاسمی