مقدمه
تصور کنید زندگی مشترکی که با هزار امید و آرزو آغاز شده، به نقطهای میرسد که دیگر چارهای جز مراجعه به قانون نیست. در این میان، مسائل حقوقی پیچیدهای مطرح میشود که دانستن آنها برای هر فردی که درگیر این فضا شده یا حتی صرفاً به حقوق خود علاقهمند است، ضروری به نظر میرسد. در این یادداشت، به مهمترین مباحثی که در دادگاه خانواده و بهویژه در زمان صدور گواهی عدم امکان سازش مطرح میشود، خواهیم پرداخت. از "مهریه" که همواره یکی از داغترین بحثها بوده تا "تمکین"، "نفقه"، "جهیزیه" و حتی حق ملاقات با فرزندان، همگی موضوعاتی هستند که در این مسیر با آنها روبهرو خواهیم شد. با ما همراه باشید تا با زبانی ساده و روشن، به این پرسشهای حقوقی پاسخ دهیم.
مهریه: پشتوانه مالی یا رسم دیرین؟
یکی از اولین و مهمترین مسائلی که در دعاوی خانوادگی مطرح میشود، بحث مهریه است. مهریه، درواقع یک تعهد مالی است که بهموجب عقد نکاح بر عهده مرد قرار میگیرد. شاید برای بسیاری، این سؤال پیش بیاید که اصلاً ماهیت حقوقی مهریه چیست؟ باید گفت که مهریه یک قرارداد مالی است که به سند ازدواج پیوست میشود.
جالب است بدانید که در ازدواج دائم، تعیین مهریه الزامی نیست و حتی اگر در زمان عقد تعیین نشود، خللی به اصل ازدواج وارد نمیکند. در چنین حالتی، بعداً بر اساس عرف و شأن زوجه، مبلغی بهعنوان مهرالمثل تعیین خواهد شد؛ اما در ازدواج موقت، تعیین دقیق مهریه و مدتزمان عقد از ارکان اصلی عقد به شمار میرود.
انواع مهریه:
مهریه میتواند اشکال مختلفی داشته باشد:
سکه: رایجترین نوع مهریه، سکه طلا است. اگر در عقدنامه نوع سکه (قدیم یا جدید) مشخص نشده باشد، طبق قانون مدنی، تشخیص نوع آن بر عهده مرد است، مگر اینکه در عقدنامه خلاف آن ذکر شده باشد.
وجه نقد: اگر مهریه بهصورت پول تعیین شده باشد، مبلغ آن با توجه به تغییر قیمتها در طول سالهایی که از زمان ازدواج گذشته تا زمان پرداخت مهریه، محاسبه و پرداخت میشود. این تغییر قیمتها بر اساس شاخصی است که هر سال، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میکند. بهعبارتدیگر، هدف این است که ارزش واقعی مهریه در طول زمان حفظ شود و با قدرت خرید در زمان پرداخت، متناسب باشد. البته، اگر زن و مرد در زمان عقد ازدواج بر روش دیگری برای پرداخت توافق کرده باشند، همان توافق ملاک عمل خواهد بود.
مال غیرمنقول: ملک، آپارتمان، زمین یا هر نوع مال غیرقابل جابهجایی میتواند مهریه قرار گیرد. در این حالت، لازم است که مشخصات دقیق ملک شامل آدرس، حدود اربعه، پلاک ثبتی و متراژ بهطور واضح در عقدنامه قید شود. اگر مشخصات ملک مبهم باشد و دادگاه نتواند این ابهام را رفع کند، مهریه باطل محسوب شده و زن مستحق مهرالمثل خواهد بود. البته، اگر ابهام با بررسیهای دادگاه (مثلاً با توجه به شغل و املاک زوج) قابل رفع باشد، مهریه به قوت خود باقی میماند.
سفر حج (تمتع یا عمره): در این نوع مهریه، مرد موظف است مقدمات سفر حج را برای همسرش فراهم کند. معمولاً در زمان اجرا، هزینه این سفر از سازمان حج و زیارت استعلام و بهصورت مبلغ تعیین میشود.
گل، آینه و شمعدان، قرآن کریم: این موارد نیز میتوانند بهعنوان مهریه تعیین شوند. درصورت مطالبه، قیمت متعارف آنها از مراجع ذیصلاح (مانند اتحادیه گلفروشان یا مراکز فرهنگی) استعلام و به زن پرداخت میشود. اگر در عقدنامه قید شده باشد که این اقلام به زن تحویل داده شده است، دیگر بحثی در مورد آنها وجود نخواهد داشت.
ضمانت مهریه توسط شخص ثالث:
گاهی، پیش میآید که فرد دیگری (مثلاً پدرشوهر) پرداخت مهریه را ضمانت میکند. در این حالت، طبق نظر حقوقدانان، این عمل نوعی ضمانت است و مسئولیت پرداخت همچنان بر عهده شوهر باقی میماند.
مستحق للغیر درآمدن مهریه:
اگر مالی بهعنوان مهریه تعیین شود و بعداً مشخص شود که متعلق به شخص دیگری بوده است، زن مستحق دریافت مثل یا قیمت آن مال خواهد بود، مگر اینکه مالک اصلی رضایت دهد که آن مال به زن تعلق بگیرد. در این حالت، زن نمیتواند اجرتالمثل ایام تصرف را نیز مطالبه کند، زیرا نسبت به آن مال، مالکیت نداشته است.
معیوب بودن مهریه:
اگر مالی که بهعنوان مهریه تعیین شده است، معیوب باشد، دو نظر حقوقی وجود دارد: برخی معتقدند زن میتواند یا عین مال معیوب را قبول کند و ارش (تفاوت قیمت مال سالم و معیوب) را مطالبه کند، یا اینکه اصل مهریه را نپذیرفته و مثل یا قیمت مال سالم را درخواست کند. نظر دیگر این است که، زن باید همان مال معیوب را بپذیرد و فقط حق مطالبه ارش را دارد.
اعسار از پرداخت مهریه:
مردی که توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارد، میتواند دادخواست اعسار (ناتوانی مالی) تقدیم کند و درخواست تقسیط مهریه را نماید. در این صورت، دادگاه با بررسی وضعیت مالی مرد (شغل، اموال و شهادت شهود) در مورد تقسیط مهریه تصمیمگیری میکند.
تمکین: وظیفه همسری یا اجبار قانونی؟
یکی دیگر از مسائل مهم در دعاوی خانوادگی، بحث تمکین است. بهطور کلی، تمکین به معنای اطاعت زن از شوهر در امور مربوط به زندگی مشترک است. در زمان صدور گواهی عدم امکان سازش، اگر مرد ادعا کند که همسرش تمکین نمیکند، دادگاه به این موضوع نیز رسیدگی خواهد کرد.
در این خصوص، ممکن است دو حالت پیش بیاید:
1- مرد قبلاً دادخواست الزام به تمکین داده و حکم قطعی به نفع او صادر شده باشد. در این صورت، دادگاه معمولاً به این حکم توجه بیشتری خواهد کرد.
2- مرد در همان جلسه دادگاه صدور گواهی عدم امکان سازش، ادعای عدم تمکین همسرش را مطرح کند. در این حالت، مرد باید دلایل عدم تمکین زن را به دادگاه ارائه داده و این ادعا را ثابت کند. رویه غالب دادگاهها این است که به ادعایی که قبلاً در قالب دادخواست جداگانه مطرح و اثبات شده باشد، ترتیب اثر بیشتری میدهند.
در پروندههای الزام به تمکین، دادگاه از مرد میخواهد که محل مناسبی برای زندگی مشترک معرفی کند. این محل باید با شأن و وضعیت زن متناسب باشد. اگر زن خوف ضرر جسمانی یا شرافتی در آن محل داشته باشد و بتواند دلایل موجهی ارائه کند (مثلاً اینکه ملک متعلق به پدر و مادر شوهر است و آنها نیز در آنجا زندگی میکنند)، ممکن است دادگاه با الزام به تمکین مخالفت کند.
پس از صدور حکم الزام به تمکین و قطعیت آن، اگر زن باز هم از تمکین خودداری کند و دلیل موجهی برای آن نداشته باشد، ناشزه محسوب شده و ممکن است از حق نفقه محروم شود؛ اما اگر مرد شرایط لازم برای تمکین زن را فراهم نکند (مثلاً محل سکونت مناسب تهیه نکند)، حتی اگر حکم الزام به تمکین صادر شده باشد، زن ناشزه محسوب نخواهد شد.
نفقه: تأمین معاش خانواده، وظیفه کیست؟
نفقه در ازدواج دائم، حقی است که زن از زمان عقد نکاح بر گردن مرد دارد. بهعبارت ساده، مرد موظف است نیازهای مالی همسرش را تأمین کند؛ اما در ازدواج موقت، زن مستحق نفقه نیست، مگر اینکه در عقد شرط شده باشد.
درخصوص نفقه فرزندان، قانون تکلیف را روشن کرده است: تا زمانی که فرزندان مشغول به تحصیل هستند، پرداخت نفقه بر عهده پدر است. در مورد پسران بالغ، اگر وسیله امرار معاش نداشته باشند، باز هم پدر مسئول پرداخت نفقه خواهد بود. نفقه دختران نیز تا زمانی که ازدواج نکردهاند، بر عهده پدر است.
درخصوص مطالبه نفقه، زوجه میتواند هم نفقه ایام گذشته و هم نفقه ایام حال و آینده را مطالبه نماید؛ ولی فرزندان فقط میتوانند نفقه ایام جاری و آینده یعنی از زمان تقدیم دادخواست به بعد را مطالبه نمایند.
حق ملاقات با فرزند: درصورت امتناع یکی از والدین از ملاقات دیگری با فرزند، راهکار قانونی چیست:
متأسفانه، گاهی اوقات در اختلافات خانوادگی، کودکان وسیلهای برای آزار و اذیت طرف مقابل قرار میگیرند. در مورد فرزندان نابالغ، ابزارهای قانونی مانند سلب حضانت وجود دارد؛ اما وقتی فرزند بالغ میشود، دیگر نمیتوان از این ابزارها استفاده کرد. اگر یکی از والدین پس از بلوغ فرزند، مانع ملاقات او با والد دیگر شود، راهکار قانونی، طرح شکایت کیفری ممانعت از حق است. در این صورت، دادسرا با احضار طرفین و فرزند بالغ، موضوع را بررسی میکند و درصورت اثبات ممانعت غیرموجه، فرد خاطی مجازات خواهد شد. اگر فرزند بالغ خودش تمایلی به ملاقات با یکی از والدین نداشته باشد، ممکن است دادگاه موضوع را به مراکز روانشناسی و روانپزشکی ارجاع دهد تا نظر کارشناسی در این خصوص ارائه شود.
جهیزیه: امانت زن در خانه شوهر
در زمان صدور گواهی عدم امکان سازش، یکی از سؤالاتی که دادگاه از مرد میپرسد، وضعیت جهیزیه است. از نظر قانونی، تهیه وسایل ضروری منزل برای زندگی مشترک بر عهده مرد است؛ اما عرف جامعه ما به این صورت شکل گرفته که زن نیز با خود وسایلی را به خانه شوهر میبرد که به آن جهیزیه میگویند. این وسایل، متعلق به زن محسوب میشوند و او حق دارد هر زمان که بخواهد، آنها را مسترد کند.
در طلاقهای توافقی یا مواردی که زن ادعایی در مورد جهیزیه ندارد و اعلام میکند که اموال در دست مرد است، توصیه اکید این است که قبل از اجرای صیغه طلاق، نسبت به استرداد جهیزیه اقدام شود تا از بروز مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری گردد.
نتیجهگیری
آنچه در این یادداشت مرور کردیم، تنها بخشی از واقعیتهای حقوقی پیچیدهای است که افراد در زمان جدایی و در دادگاه خانواده با آن مواجه میشوند. هدف ما این بود که مفاهیم و اصطلاحات حقوقی را به زبان ساده و قابل فهم در اختیار شما قرار دهیم تا اگر روزی در این مسیر قرار گرفتید، با دیدی روشنتر و آگاهی بیشتر تصمیمگیری کنید.
دانستن قانون، فقط حفظ کردن چند ماده نیست؛ بلکه یک سپر محکم برای دفاع از حقوق شما و چراغی روشن در مسیر دشوار عدالت است. از مهریه که یک حق مهم مالی است گرفته تا مسئله تمکین، نفقه، جهیزیه و حقوق فرزندان، همگی نشان میدهند که هر تصمیمی در این شرایط، چه تبعات سنگینی میتواند داشته باشد.
پریسا پور احمدی