در تاریخ 2 تیرماه 1404، جمهوری اسلامی ایران در واکنش به تجاوز آشکار نظامی ایالات متحده آمریکا و آغاز رسمی جنگ علیه ایران، پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در العُدید قطر را هدف حملهای موشکی قرار داد؛ عملیاتی که با عنوان «بشارت فتح» در رسانههای داخلی و بینالمللی شناخته شد. این اقدام، نقطه عطفی در مواجهه نظامی مستقیم ایران و آمریکا محسوب میشود. اما از منظر حقوق بینالملل، مسألهای که اهمیت بنیادین دارد، آن است که آیا چنین حملهای، در چهارچوب «حق دفاع مشروع» مورد تصریح ماده 51 منشور ملل متحد قابل توجیه است؟
ماده 51 منشور ملل متحد و اصل دفاع مشروع
منشور ملل متحد بهطور کلی، استفاده از زور در روابط بینالمللی را ممنوع میداند (ماده 2 بند 4)، اما ماده 51 این منشور یک استثنای مهم برای این قاعده در نظر گرفته است. این ماده تصریح میکند:
«هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع فردی یا جمعی در برابر حمله مسلحانه لطمه نمیزند، تا زمانی که شورای امنیت اقدامهای لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را بهعمل آورد.»
به موجب این ماده، دولتها درصورتیکه مورد «حمله مسلحانه» قرار گیرند، مجاز به استفاده از زور در مقام دفاع مشروع هستند؛ مشروط به رعایت سه اصل کلیدی:
وقوع حمله مسلحانه واقعی و قابل استناد؛
ضرورت فوری در پاسخ نظامی (فوریت)؛
تناسب اقدامات دفاعی با خطر موجود (تناسب).
تجاوز ایالات متحده و ورود به جنگ علیه ایران
در واپسین روزهای خرداد 1404، نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا با انجام حملاتی گسترده به مواضع نظامی و زیرساختی جمهوری اسلامی ایران، عملاً وارد فاز عملیاتی تمامعیاری از جنگ شدند. بمباران مراکز دفاعی ،تجاوز آشکار نسبت به کشور، شهادت جمعی از پرسنل نظامی و تخریب مراکز غیرنظامی، مصداق بارز تجاوز مسلحانه به حاکمیت ایران بود. این اقدامات نه تنها فاقد هرگونه مجوز بینالمللی از سوی شورای امنیت بودند، بلکه آشکارا ناقض اصل منع توسل به زور در حقوق بینالملل محسوب میشدند.
در چنین شرایطی، ایران بهعنوان کشوری که بهطور مستقیم مورد تجاوز قرار گرفته، حق دارد از تمام ابزارهای مشروع برای دفاع از تمامیت ارضی و استقلال خود بهره گیرد.
عملیات بشارت فتح در چارچوب دفاع مشروع
1. وقوع حمله مسلحانه
ایالات متحده در اقدامی کلاسیک از تجاوز نظامی، با نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران وارد فاز تهاجم شده بود. تجاوز ایالات متحده مصداق روشن «حمله مسلحانه» بهمعنای مصرح در ماده 51 منشور ملل متحد است و در رویه دیوان بینالمللی دادگستری نیز چنین شرایطی واجد وضعیت توجیهپذیری برای دفاع مشروع بوده است (رجوع به قضیه نیکاراگوئه علیه آمریکا، 1986).
2. ضرورت فوری و پاسخ مستقیم
با توجه به استمرار حملات آمریکا و تهدید فعال علیه مراکز نظامی و حیاتی کشور، تعلل در پاسخ میتوانست هزینههای سنگینی برای ایران در پی داشته باشد. بنابراین، حمله به پایگاه نظامی العُدید در قطر بهعنوان یکی از مراکز اصلی عملیات آمریکا علیه ایران، پاسخی فوری و مستقیم به تجاوز در حال وقوع بود.
3. تناسب و هدفمندی
ایران در این حمله تنها یک پایگاه نظامی فعال را هدف قرار داد که محل استقرار تجهیزات لجستیکی و فرماندهی حملات علیه ایران بود. عدم هدفگیری مناطق غیرنظامی، تلاش برای کاهش خسارات انسانی و محدود نگهداشتن دایره درگیری، حاکی از رعایت اصل تناسب در اقدام دفاعی توسط جمهوری اسلامی ایران است.
4. اطلاعرسانی به شورای امنیت
بلافاصله پس از عملیات، جمهوری اسلامی ایران طی نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس شورای امنیت، با استناد به ماده 51 منشور، دلایل توسل به اقدام نظامی را اعلام کرد. این اقدام، یکی از الزامات صریح استفاده مشروع از زور در دفاع از خود است.
نتیجهگیری: مشروعیت حقوقی عملیات بشارت فتح
عملیات بشارت فتح، پاسخی دقیق، محدود و مبتنی بر اصول حقوق بینالملل به یک تجاوز آشکار بود. درحالیکه ایالات متحده در اقدامی یکجانبه و بدون مجوز بینالمللی به خاک ایران تجاوز کرد، واکنش ایران در قالب حمله به مراکز نظامی مهاجم، از مصادیق روشن «دفاع مشروع» بهمعنای مندرج در ماده 51 منشور ملل متحد محسوب میشود.
در این چارچوب، عملیات ایران نه تنها ناقض قواعد بینالملل نبوده، بلکه بازگشتی به حقوق کلاسیک منشور ملل متحد و تأکیدی بر حق کشورها در حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خود در برابر تجاوز نظامی است.
لیلی تقربی