مقدمه
در قراردادهای بینالمللی، زبان یکی از مهمترین عوامل در تنظیم، تفسیر و اجرای توافقها به شمار میرود. نقش زبان در این قراردادها فراتر از ابزاری برای ارتباط است و بر مسائل حقوقی مانند تعیین تعهدات، تفسیر قرارداد و حل اختلاف تأثیر میگذارد. در این نوشتار، نقش زبان در قراردادهای بینالمللی با تأکید بر جنبههای حقوقی، اختلافات احتمالی و راهکارهای پیشگیرانه بررسی میشود.
۱- جایگاه زبان در قراردادهای بینالمللی
ابزار ارتباطی برای انعقاد توافق:
زبان قرارداد وسیلهای برای بیان دقیق نیت و تعهدات طرفین است. از آنجا که طرفین قراردادهای بینالمللی ممکن است به زبانهای مختلف صحبت کنند، انتخاب زبان مشترک ضروری است.
زبان بهعنوان شرط شکلی قرارداد:
در برخی کشورها یا حوزههای حقوقی، تنظیم قرارداد به یک زبان خاص ممکن است شرط شکلی قرارداد محسوب شود. برای مثال، در ایران، قراردادهایی که در محاکم داخلی مورد استناد قرار میگیرند، باید به زبان فارسی تنظیم شده یا ترجمه رسمی فارسی داشته باشند.
زبان بهعنوان ابزاری برای تعیین قانون حاکم:
انتخاب زبان قرارداد میتواند بر تعیین قانون حاکم تأثیر بگذارد. برای مثال، استفاده از زبان یک کشور خاص ممکن است قرینهای برای انتخاب قانون آن کشور باشد.
۲- چالشهای حقوقی ناشی از زبان در قراردادهای بینالمللی
ابهام در تفسیر مفاد قرارداد:
زبان قرارداد ممکن است حاوی اصطلاحات یا عباراتی باشد که در نظامهای حقوقی مختلف، معانی متفاوتی دارند. این ابهام میتواند منجر به تفسیر نادرست از مفاد قرارداد شود.
ترجمه و مشکلات آن:
اگر قرارداد به بیش از یک زبان تنظیم شود، احتمال بروز تعارض بین نسخههای مختلف وجود دارد. در بسیاری از موارد، ترجمههای غیررسمی یا نادرست میتوانند منجر به اختلافات جدی شوند.
انتخاب زبان غیرمشترک:
گاهی اوقات، طرفین زبانی را انتخاب میکنند که هیچیک از آنها بر آن مسلط نیستند. این مسئله ممکن است باعث شود که طرفین به درستی از حقوق و تعهدات خود آگاه نشوند.
الزام به رعایت قوانین محلی:
در برخی کشورها، قراردادها برای اعتبار داشتن، باید به زبان رسمی آن کشور تنظیم یا ترجمه شوند. عدم رعایت این الزام، ممکن است قرارداد را از نظر قانونی بیاعتبار کند.
۳- نقش زبان در حل اختلافات حقوقی
اولویتبندی زبانها در قرارداد:
در قراردادهای چندزبانه، طرفین باید مشخص کنند کدام نسخه زبان اولویت دارد. برای مثال، معمولاً در بند موسوم به "Clause of Prevailing Language" تعیین میشود که در صورت تعارض، نسخه انگلیسی یا هر زبان دیگر معتبر خواهد بود.
داوری و تفسیر قراردادها:
در داوریهای بینالمللی، زبان قرارداد تأثیر مستقیمی بر تفسیر مفاد آن دارد. داوران معمولاً با توجه به زبان انتخابشده توسط طرفین، به تفسیر قرارداد میپردازند.
اهمیت زبان در تنظیم شواهد و مدارک:
در فرآیندهای دادرسی یا داوری بینالمللی، زبان شواهد و مدارک نیز میتواند بر نتیجه اختلاف تأثیر بگذارد. ترجمه نادرست مدارک ممکن است باعث شود که محتوای آنها به درستی درک نشود.
۴- راهکارهای حقوقی برای مدیریت نقش زبان در قراردادهای بینالمللی
تعیین زبان قرارداد در متن اصلی:
طرفین باید به صراحت زبان رسمی قرارداد را مشخص کنند. این اقدام به کاهش تعارضات ناشی از تفسیر نادرست کمک میکند.
استفاده از بند زبان مسلط (Prevailing Language Clause):
این بند مشخص میکند که در صورت تنظیم قرارداد به چند زبان، کدام نسخه اولویت دارد. برای مثال:
"This contract is drafted In English and French. In the event of any conflict, the English version shall prevail."
ترجمه رسمی و تأیید قانونی:
ترجمه قرارداد باید توسط مترجمان رسمی انجام شده و در صورت نیاز، توسط نهادهای قانونی تأیید شود. این اقدام به جلوگیری از تفسیر نادرست کمک میکند.
استفاده از زبان مشترک قابل درک برای طرفین:
انتخاب زبانی که هر دو طرف بر آن تسلط کافی دارند، میتواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کند. در غیر این صورت، طرفین باید از مشاوران حقوقی مسلط به زبان قرارداد استفاده کنند.
توجه به اصطلاحات حقوقی تخصصی:
در قراردادهای بینالمللی، استفاده از اصطلاحات حقوقی که در زبانهای مختلف معانی متفاوتی دارند، باید با دقت صورت گیرد. مشاوران حقوقی آشنا با نظامهای حقوقی طرفین، میتوانند در این زمینه کمک کنند.
۵- زبان قرارداد و قوانین داخلی ایران
ضرورت استفاده از زبان فارسی:
طبق قوانین ایران، زبان رسمی کشور فارسی است و قراردادهایی که در محاکم داخلی مورد استناد قرار میگیرند، باید به این زبان تنظیم شوند یا ترجمه رسمی فارسی داشته باشند.
استفاده از زبان خارجی در قراردادهای بینالمللی:
در قراردادهای بینالمللی که یکی از طرفین ایرانی است، استفاده از زبان خارجی بلامانع است، اما در دعاوی داخلی ممکن است نیاز به ترجمه رسمی فارسی از قرارداد مطرح گردد.
۶- زبان قرارداد در اسناد بینالمللی
کنوانسیون بیع بینالمللی کالا (CISG):
این کنوانسیون زبان خاصی را برای قراردادهای تحت پوشش خود الزام نمیکند. طرفین میتوانند زبان قرارداد را آزادانه تعیین کنند.
اصول UNIDROIT:
اصول UNIDROIT تأکید دارند که زبان قرارداد باید به وضوح در توافق طرفین مشخص شود تا از بروز اختلاف جلوگیری شود.
رویه داوری بینالمللی (ICC و UNCITRAL):
قواعد داوری بینالمللی معمولاً به طرفین اجازه میدهند زبان داوری را انتخاب کنند. زبان داوری معمولاً همان زبان قرارداد است، مگر اینکه طرفین یا داوران تصمیم دیگری بگیرند.
نتیجهگیری
زبان در قراردادهای بینالمللی، نقشی فراتر از یک ابزار ارتباطی دارد و بهعنوان یک عنصر کلیدی در تنظیم، تفسیر و اجرای قرارداد عمل میکند. انتخاب صحیح زبان قرارداد، تدوین بندهای مرتبط با زبان و استفاده از ترجمههای رسمی، میتواند از بروز اختلافات حقوقی جلوگیری کند و به شفافیت و انسجام حقوقی قرارداد کمک کند.
در نهایت، استفاده از مشاوران حقوقی آگاه به زبان قرارداد و نظامهای حقوقی مرتبط، یکی از راهکارهای مهم برای مدیریت نقش زبان در قراردادهای بینالمللی است.
سمیه شهبازی دستجرده