info@pav.legal
۰۲۱-۲۸۱۱۱۰۱۲
تأثیر سقوط دعوای عمومی بر دعوای خصوصی


مقدمه:

ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری، یکی از اصول اساسی در نظام دادرسی کیفری ایران است که از تفکیک میان دعوای عمومی و دعوای خصوصی حمایت می‌کند. این ماده به صورت خاص به مواردی اشاره دارد که در آن‌ها تعقیب کیفری به دلیل عواملی مانند صدور قرار منع تعقیب یا حکم برائت متوقف می‌شود، اما این توقف نمی‌تواند به معنای پایان دعوای خصوصی باشد. در ادامه هر یک از بخش‌های این ماده با توضیحات دقیق‌تری بررسی می‌شوند.


۱ـ دعوای عمومی و وظایف دولت


در نظام‌های حقوقی مدرن، دعوای عمومی، به عنوان ابزاری برای تأمین نظم عمومی و اجرای عدالت کیفری، بر عهده دولت قرار دارد. دولت به نمایندگی از جامعه، تعقیب کیفری متهم را برعهده دارد و هدف اصلی آن، اعمال مجازات‌های مقرر در قانون برای متهمان است. این نوع دعوا بدون توجه به درخواست قربانی آغاز می‌شود و هدف آن حمایت از منافع جامعه است.


۲ـ دعوای خصوصی و حقوق اشخاص

در مقابل، دعوای خصوصی به دنبال جبران خسارات شخصی است که به فرد یا افراد خاصی در نتیجه ارتکاب جرم وارد شده است. این نوع دعوا به درخواست مستقیم فرد زیان‌دیده یا نماینده‌ قانونی یا قراردادی او مطرح می‌شود. در واقع، دعوای خصوصی تمرکز بر منافع فردی دارد و برای جبران زیان‌های مالی، معنوی یا جسمی قربانی از متهم به اجرا در می‌آید.


۳ـ سقوط دعوای عمومی و ادامه دعوای خصوصی:

یکی از مهم‌ترین نکات ماده ۲۰ قانون آیین‌دادرسی‌کیفری این است که سقوط یا پایان دعوای عمومی تأثیری بر دعوای خصوصی ندارد. این موضوع به این معنا است که حتی در مواردی که متهم از اتهام کیفری تبرئه می‌شود یا پرونده کیفری به دلیل فقدان شواهد کافی بسته می‌شود، دادگاه موظف است به دعوای خصوصی رسیدگی کرده و تصمیم مقتضی بگیرد.

این امر در شرایطی که زیان‌دیده از جرم، همچنان به دنبال جبران خسارات ناشی از جرم است، بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال، ممکن است یک فرد به دلیل عدم ارائه دلایل کافی در پرونده کیفری تبرئه شود، اما در عین حال از نظر حقوقی مسوول خسارات وارده به قربانی شناخته شود.


۴ـ اهمیت حقوق شهروندی و عدالت ترمیمی:

ماده ۲۰ قانون‌فوق‌الذکر، بیانگر تلاش قانون‌گذار برای حفظ تعادل میان حقوق عمومی جامعه و حقوق خصوصی شهروندان است. این ماده با حفظ امکان طرح دعوای خصوصی حتی پس از سقوط دعوای عمومی، زمینه را برای عدالت ترمیمی فراهم می‌کند. عدالت ترمیمی، نگاهی به جبران خسارات و بهبود وضعیت قربانیان جرم دارد. بدین ترتیب، این ماده تضمین می‌کند که حقوق افراد متضرر نادیده گرفته نشود و آن‌ها از فرصت کافی برای دریافت خسارت بهره‌مند شوند.


۵ـ کاربرد عملی ماده ۲۰ در دادرسی‌ها:

در عمل، ماده ۲۰ به قضات و دادگاه‌ها این امکان را می‌دهد که در پرونده‌های کیفری، جدا از تصمیماتی که در مورد وضعیت کیفری متهم اتخاذ می‌شود، به خواسته‌های حقوقی و خصوصی شاکیان نیز رسیدگی کنند. این موضوع باعث کاهش نارضایتی‌های اجتماعی می‌شود، زیرا افراد متضرر از وقوع جرم، همچنان به حقوق خود دسترسی دارند، حتی اگر متهم از تعقیب کیفری رها شود.


نتیجه‌گیری

ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی کیفری، یکی از نقاط قوت نظام حقوقی ایران در تأمین حقوق افراد آسیب‌دیده از جرایم است. این ماده با تأکید بر استقلال دعوای خصوصی از دعوای عمومی، تضمین می‌کند که قربانیان جرایم حتی در صورت بسته شدن پرونده کیفری، به حقوق خود دسترسی داشته باشند و دادگاه‌ها موظف به رسیدگی به دعاوی خصوصی آنان شوند. این تعادل میان حقوق عمومی و خصوصی، سبب تقویت عدالت اجتماعی و ایجاد یک ساختار حقوقی منعطف و عادلانه در نظام قضایی ایران می‌شود.


رضا‌ رمضانی


ارسال نظر

رضا رمضانی
07 دی 1403