موضوع قتل عمد موصی توسط موصیله و تأثیر آن بر وصیت، از جمله مباحث پیچیده و چالشبرانگیز در فقه و حقوق ایران است. در این مقاله به بررسی این موضوع از منظر فقهی و حقوقی میپردازیم.
از نظر فقهی، در خصوص تأثیر قتل عمد موصی توسط موصیله بر وصیت، دو دیدگاه عمده وجود دارد:
دیدگاه اول:
برخی از فقها معتقدند که قتل عمد موصی توسط موصیله، موجب بطلان وصیت میشود.
استدلال این دسته از فقها:
قاعده نفی سبیل: طبق این قاعده، هیچ کس نباید از طریق ارتکاب جرم به سود خود برسد. قتل عمد، جرمی سنگین است و اگر قاتل بتواند از طریق آن به ارث یا وصیت موصی دست یابد، این امر خلاف قاعده نفی سبیل خواهد بود.
دیدگاه دوم:
برخی دیگر از فقها معتقدند که قتل عمد موصی توسط موصیله، موجب بطلان وصیت نمیشود.
استدلال این دسته از فقها:
اصل صحت: اصل بر صحت وصیت است و تا زمانی که دلیل قطعی بر بطلان آن وجود نداشته باشد، وصیت صحیح خواهد بود.
عدم تنافی با قاعده نفی سبیل: این دسته از فقها معتقدند که قتل عمد با قاعده نفی سبیل تنافی ندارد، زیرا این قاعده فقط پیرامون منع تسلط کافر بر مسلمان است و مضافا قاعده نفی سبیل در چهار باب از فقه کاربرد دارد که عبارتند از معاملات، نکاح، ارث و قضا لذا این قاعده پیرامون باب وصیت خروج موضوعی دارد.
ماده ۸۸۰ قانون مدنی ایران به طور غیر صریح به این موضوع پرداخته است.
ماده ۸۸۰ قانون مدنی:
"قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع میشود اعم از این که قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری
با توجه به نص ماده ۸۸۰ قانون مدنی، قتل عمد موصی توسط موصیله، موجب بطلان وصیت نمیشود.
نتیجه:
با توجه به اصل صحت و سکوت مقنن در خصوص این موضوع به نظر میرسد قتل عمد موصی توسط موصیله از موانع تملک موصیبه توسط او نباشد ولی ممکن است این استدلال خلاف نظم عمومی باشد لذا بهتر است با صدور یک رای وحدت رویه به اختلاف نظرها در این خصوص پایان داده شود.
نویسنده: رضا رمضانی