از انواع موت، در قانون مدنی هستند. در موت حقیقی، حیات زیستی فرد، با مرگ، پایان می یابد، در موت فرضی، مدتی از غیبت فرد می گذرد و خبری از او به دست نمیرسد و عدم حیات او، فرض میگردد و در موت حکمی، حکم کشتن مرد مسلمانی که مرتد فطری یا ملی شده، صادر میشود. قانون مدنی، انواع فوت یا موت را پیش بینی کرده و قواعد مربوط به هر یک را مشخص نموده است؛ چراکه اساسا، مساله مهمی مانند ارث، بعد از مرگ اشخاص، تحقق پیدا میکند و در صورتی که شخص زنده باشد، هیچکس نمیتواند در اموال او، تصرفی کند.
یکی از انواع موت پیش بینی شده در قانون، موت فرضی میباشد که تنها در خصوص افراد غایب که خبری از آنها در دست نیست، مصداق داشته و دادگاه، با درخواست ورثه یا ذی نفعان، اقدام به صدور حکم آن مینماید. در صورت عدم وجود شرایط قانونی و گذشت مهلتهایی معین، امکان صدور حکم موت فرضی، وجود نخواهد داشت.
اقسام موت در حقوق مدنی
موت حقیقی: یکی از اقسام مرگ و فوت بوده که در آن، زندگی زیستی و حیاتی فرد، با مرگ طبیعی یا بر اثر یک حادثه و... به پایان میرسد و به عبارتی، فرد دیگر در قید حیات نیست.
موت فرضی: یکی از اقسام موت در قانون مدنی است که در آن، مدتی طولانی، از غیبت فرد، میگذرد و زنده نبودن او، فرض میشود.
موت حکمی: این نوع از موت که برگرفته از شرع مقدس است، زمانی تحقق مییابد که مرد مسلمانی، مرتد فطری یا ملی گردد. در این شرایط، به حکم اسلام، حکم کشتن او، صادر میگردد و به علت ارتداد، کشته میشود. در مدتی که شخص غایب، نظیر غایب مفقود الاثر، عادتا زنده نمیماند، قانونگذار برای رعایت حقوق ورثه، حکم موت فرضی غایب مفقود الاثر و امکان دادن اموال غایب، به ورثه را پیش بینی کرده است. برای پاسخ به این پرسش که موت فرضی چیست؟ باید به قانون مدنی، مراجعه کرد.
این موضوع، در ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی، پیش بینی شده است. بر اساس این ماده "حکم موت فرضی غایب، در موردی صادر میشود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است، مدتی گذشته باشد که عادتا، چنین شخصی زنده نمیماند".
بر اساس این ماده، موت فرضی شخص غایب مفقود الاثر که از فقه اسلامی گرفته شده است، نیازمند گذشت مدتی است که برخی آن را چهار سال و برخی ده سال دانسته اند. قانونگذار ایران، به بیان قاعده کلی مندرج در ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی اکتفا نکرده است، بلکه مواردی که فرد غایب، زنده فرض نمیشود و مدت آن را به طور دقیق، مشخص کرده که در ادامه، به توضیح آن خواهیم پرداخت.
مواردی که شخص غایب زنده فرض نمی شود:
همانطور که گفتیم، قانون گذار مدت و مواردی که شخص غایب زنده فرض نمیشود را معین کرده است. در مواد ۱۰۲۰ تا ۱۰۲۲ قانون مدنی، مدتی که غایب، بعد از گذشت آن زنده فرض نمیشود، معین گردیده که گذشت آن مهلت، در واقع به معنای آن است که میتوان، صدور حکم مرگ فرضی شخص را از دادگاه تقاضا کرد. به موجب ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی، موارد ذیل، از جمله مواردی محسوب میگردند که شخص غایب، عادتا زنده فرض نمیشود:
گذشت ده سال تمام، از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است و با منقضی شدن این ۱۰ سال، سن فرد غایب، از ۷۵ سال گذشته باشد.
شخصی، با هر عنوانی، جزء قشون مسلح باشد و در مدت جنگ، مفقود شود و بین کشورهای در جنگ، صلح برقرار شده و سه سال کامل، از انعقاد صلح بگذرد و خبری از فرد، نرسد. در صورت عدم انعقاد صلح، باید، پنج سال تمام، از تاریخ ختم جنگ و آخرین خبری که از فرد رسیده، بگذرد تا بتوان، حکم موت فرضی وی را صادر کرد.
در صورتی که شخصی، در یک سفر دریایی با کشتی، در کشتی باشد و این کشتی، حین سفر تلف شود که در این شرایط نیز لازم است تا سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی بگذرد و هیچ خبری از مسافر، طی این بازه زمانی، به دست نرسد.
همچنین، بر اساس ماده ۱۰۲۲ قانون مدنی، اگر کسی مشمول هیچ یک از مواردی که در بالا، بر اساس ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی گفته شد، نگردد اما به علت برخی حوادث یا مفقودی هواپیما یا ماشین و... دچار خطر مرگ شود و مفقود گردد، در صورتی که پنج سال از تاریخ دچار شدن به خطر مرگ فرد غایب بگذرد و خبری از حیات او به دست نرسد، میتوان حکم مرگ وی را صادر کرد.
حکم فوت حکمی یا مدنی چیست؟
همانطور که در قسمت ابتدایی مقاله گفتیم، یکی از انواع فوت در قانون مدنی، فوت حکمی میباشد که به آن، فوت مدنی نیز میگویند که بر گرفته از شرع اسلام است و در خصوص مرتد فطر یا ملی، مصداق دارد. در خصوص فوت مدنی، این سوال، مطرح میگردد که حکم فوت حکمی یا مدنی چیست؟ لذا در این بخش از مقاله، قصد داریم به این پرسش، پاسخ دهیم.
در پاسخ به این پرسش که حکم فوت حکمی یا مدنی چیست؟ باید گفت، بر اساس شرع، حکم فوت مدنی یا فوت حکمی، صرفا در خصوص مردان مسلمانی که مرتد فطری یا ملی شوند مصداق دارد و با ارتداد آنها، حکم فوت و کشته شدن آن ها، صادر میگردد.
اما در خصوص زنان مسلمانی که مرتد فطری یا ملی شوند، چنین امری، مصداق نداشته، یعنی حکم کشتن آن ها را صادر نمیکنند اما آنها را تا زمان توبه، زندانی کرده و در مواعد مقرری، بر آن ها تازیانه میزنند. زهره عطائی فرد