هبه تنها قرارداد لازمی میباشد که اصولاً قابل فسخ نیست ولی اصولاً قابل رجوع است. مواد ۸۰۳ و ۱۰۳۷ از قانون مدنی، مصادیق رجوع در هبه را تعیین کرده که در این نکته حقوقی به تحلیل بیشتر هر کدام از این مواد خواهیم پرداخت.
ابتدا باید بین هبه در دوران نامزدی و رجوع از آن و هبه بعد از ازدواج و رجوع از آن قائل به تفکیک شد. رجوع از هبه در دوران نامزدی مشمول ماده ۱۰۳۷ قانون مدنی است و رجوع در هبه بعد از ازدواج مشمول ماده ۸۰۳ از قانون مدنی میباشد.
در دوران نامزدی، اگر متهب مال موهوبه را متعلق حق غیر واقع سازد و عین آن موجود باشد، هبه کماکان قابل رجوع است ولی بعد از ازدواج، اگر متهب مال موهوبه را متعلق حق غیر واقع سازد مشمول بند ۳ ماده ۸۰۳ خواهد بود و هبه غیر قابل رجوع میگردد. در این خصوص لازم به ذکر است که منظور از عبارت متعلق حق غیر واقع شود، انتقال حق انتفاع و یا مالکیت عین و منفعت توسط متهب است و شامل اذن در انتفاع و قرارداد امانت توسط متهب نمیگردد.
اگر متهب مال موهوبه را یک بار متعلق حق غیر واقع سازد برای غیر قابل رجوع شدن هبه کافی است هرچند بعداً قرارداد متهب با انتقال گیرنده منحل شود.
اگر واهب بعد از انعقاد قرارداد هبه، مال موهوبه را به شخص ثالثی منتقل کند، معامله مذکور فضولی نیست و متهب در اینخصوص حقی بر واهب نخواهد داشت چراکه اقدام واهب رجوع ضمنی است.
اگر واهب ۱۰۰ متر از زمینش را هبه کند و متهب ۳۰ متر از آن را متعلق حق غیر واقع سازد و با او شریک شود، مال موهوبه توسط واهب قابل رجوع نخواهد بود چراکه زمین از جمله اموال غیر قابل تجزیه میباشد هرچند متهب فقط بخشی از آن را فروخته باشد.
هبهی طلب به مدیون قابل رجوع نیست ولی هبهی طلب به شخص ثالث مشمول مادهی ۸۰۳ از قانون مدنی است و این هبه قابل رجوع خواهد بود.
رجوع از هبه قائم به شخص است و اگر واهب محجور شود، وراث واهب حق رجوع نخواهند داشت و شخص واهب بعد از رفع حجر میتواند از هبه رجوع کند با این توضیح که فوت واهب بعد از قبض برخلاف حجر واهب، قرارداد هبه را غیر قابل رجوع میکند. به نظر میرسد انتقال دهنده بهتر است اموال خود را به جای هبه، صلح کند چرا که هبه از جمله عقودی است که خیلی راحت میتوان آن را بهم زد. به نظر میرسد مالکیت متهب در هبه میتواند تا سالها متزلزل باشد و توصیه میگردد به جای هبه از عقود دیگری مثل بیع استفاده شود.
نویسنده: رضا رمضانی گرنامی