داوری داخلی

نکته 1:رسیدگی بر مبنای انصاف

(2.تکمیل مقررات)

Praeter legam

اینجا همان جایی است که قانون سکوت کرده است و یا مجمل است.کم نیست،آنجاهایی که کیس وجود دارد اما مقرره ای برای آن وجود ندارد.به عنوان مثال؛اگر یک زوجه و زوج شرط اول سند نکاحیه را امضا کنند،دقیقا همان شرط تصنیف دارایی را؛ مرد قبل از طلاق دادن زن خود،تمام دارایی اش را به نام شخص دیگری ثبت کرد،در اینجا؛قانون چه حمایتی کرده است؟حال چه کار می شود کرد؟الآن این جا چه رایی باید داد؟در این گونه موارد،قانون ساکت است و داور می تواند بر مبنای انصاف این را تکمیل کند.

نکته 2:

3.انصاف فراتر از مقررات

Contra legam

در قانون ما این مورد وجود ندارد.یعنی؛شما مثلا بیایید از خودتان مقررات تعیین کنید.مثلا؛یک رای وحدت رویه هست که من و شما در قراردا بسته بودیم.شمای پیمانکار گفتید؛اگر کار را انجام ندادی روزانه اینقدر خسارت،شما هم اگر دیر پرداخت کنید به ازای این پرداخت باید اینقدر مبلغ خسارت تاخیر تادیه بدهید.این یک خلق عادت است و تا به الآن وجود نداشت.خسارت تاخیر را در روند انجام تعهد می توانستید بگذارید،اما در مورد تفاوت باید تابع  شاخص بانک مرکزی می بود.

به عنوان مثال دیگر،خسارت ناشی از عدم نفع نیز،در سیستم حقوقی ما هست،اما تعریف نشده و صراحت هم داریم که ما خسارت ناشی از عدم نفع نمی توانیم بگیریم.خسارت ناشی از عدم نفع در سیستم ما وجود ندارد و نص صریح ماده هست و می شود خسارت بر خسارت،اما خسارت عدم نفع با خسارت ناشی از عدم نفع دو مقوله ی جداگانه است.به تعریف دقیق تر؛خسارت ناشی از عدم نفع،یعنی یک خسارت ناشی از عدم نفع درنظر گرفته ایم و یا وارد شده است،من نیز می خواهم از آن هم خسارت بگیرم و این رای است که دیوان صادرکرده است.

حال با این وجود شور هم گذاشتیم و آماده ی صدور رای شدیم.رای داور باید حاوی چه نکاتی باشد؟در رای داوری مشخصات کامل طرفین و مشخصات کامل وکلای طرفین باید تصریح شود.این مشخصات کامل؛نام،نام خانوادگی،اقامت گاه و مشخصات هویتی آن ها کاملا باید مشخص شود.

نکته 3:گردش کار در رای داوری

در رای داوری حتما باید یک گردش کار نوشته شود و این گردش کار داوری با گردش کار قضایی اصلا قابل قیاس نیست.آرای قضایی یک برگه ی تایپی و گردش کارشان یک خط الی دو خطی هست.در رای داوری ممکن است گردش کار از خود آن بیشتر باشد.گردش کار باید خیلی دقیق باشد یعنی به این نسبت که؛خلاصه ای از پرونده چیشد؟اختلاف بر سر چه چیز بود؟چه طور رسیدگی انجام شد؟در چند جلسه انجام شد؟چه طور لوایح رفت و آمد؟و آخرش به کجا رسید؟این موراد را باید در گردش کار بیاوریم؛یعنی تماما کار هایی که تا آن روز انجام شده است.

نکته4:خواسته دقیق طرفین

بعد از گردش کار،خواسته ی دقیق طرفین، به شماره نوشته می شود.شماره ی خواسته به طور دقیق نوشته شود.مرحله ی بعد،جهات و دلایل استنادی طرفین است،یعنی طرفین برای هر خواسته چه جهت و دلایلی ارایه داده اند.در مرحله ی بعد،خود رای داوری آغاز می شود و معمولا هم با این جمله است:که داور یا هیت داوری بعد از مواردی که گفته شد و اغنای وجدانی از این که فرصت کافی به طرفین جهت اظهارات یا ابراز دلایل داده اند،به شرح ذیل مبادرت به صدور رای می نمایند.حال این رای می تواند 5 خط باشد و یا 10 خط.

فقط،رای داوری باید مستدل باشد که یا بر اساس مواد قانونی و یا بر اساس اصول حقوقی و در نهایت نام و مشخصات داوران.البته نام و مشخصات داوران سلیقه ای است و می‌تواند همان اانتهای رای بیاید و یا می‌تواند همان بالا که وکلا و طرفین معرفی می شوند،بیاید.این موارد شکلی است و تفاوتی ندارد.در نهایت،امضای تمام صفحات رای توسط داوران.در اینجا،زمانی ما می گوییم این رای داوری صادر شده است که اکثریت آن را امضا کرده باشند،پس اگر یکی از داوران امتناع کند و آن داور در اقلیت باشد،مانع صدور رای نیست.اینجا 2 حالت پیش می آید:یک وقت هست که داور می گوید من امضا می کنم به عنوان مخالف،و زیر آن هم می‌نویسد با دلایل.2. یا اصلا امضا نمی کند که اگر جزو اقلیت باشد اثری ندارد،اعم از این که اصلا امضا نکند و یا به عوان مخالف بیاید و امضا کند که تاثیری در صدور رای ندارد.در هر حال،رای با امضای اکثریت صادر می شود.

اما آیا داوری که می خواهد مخالفت خود را ابراز کند باید بنویسد مخالف است؟و یا این که استدلال هایش را هم باید بنویسد؟به عنوان مثال؛بگوید مخالفم به این دلیل و آن دلیل و آن را به عنوان یک لایحه منضم به امضایش کند که به هیچ وجه کارخوبی نیست.داور باید به سمتی برود که استدلال هایش را نزد خودش نگهدارد و این موارد نباید در داوری نوشته شود،زیرا؛دراین جا داور دارد یک مشاوره ی مجانی به طرف مقابلش می دهد.

نکته 5:ابلاغ ها

رای داوری صادر شد،اگر می خواهید،رای طبق قانون آیین دادرسی مدنی ابلاغ ها انجام می شود،و الا باید رای به دفتردادگاه بدهید و آن جا تسلیم کنید که دفتر دادگاه ابلاغ کند.در حال حاضر دفاتر خدمات الکترونیک این کار را انجام می دهند.اما یک وقتی هست که؛داخل قرارنامه ی داوری قرار گذاشته شده است که خود داور مسولیت ابلاغ را برعهده داشته باشد،به این ترتیب و آن ترتیب و داور باید طبق همان روال و مراحل رای را ابلاغ کند.در قرارنامه ی داوری،ابلاغ ها را مشخص کنید که رای داوری چه طور باید ابلاغ شود.حال ابلاغ انجام شد،هرکدام از طرفین 20 روز وقت دارند برای رسیدگی به اصل دعوا تقاضای ابطال کنند.مدت زمان رسیدگی برای تجدیدنظرخواهی از رای داوری وجود ندارد.اعتراض به رای داوری یک پروسه ی جدید است،زیرا،داور دیگر فارغ شده است.چیزی به عنوان اعتراض به رای داوری به عنوان تجدیدنظرخواهی وجود ندارد.در واقع،یک تقاضای جدید به دادگاه تسلیم می کنیم،تحت عنوان ابطال.هرکدام از طرفین داخل کشور،20 روز فرصت دارند و هرکدام از طرفین خارج از کشور،2ماه از تاریخ ابلاغ.من خواهان ابطال،باید بهانه ای برای ابطال داشته باشم.اما بهانه های من برای ابطال چیست؟نص قانون است؛ماده ی 489:رای داور در موارد ذیل باطل است و قابلیت اجرایی ندارد.

ادامه دارد....











ارسال نظر

ملیکا شهبازی،کارشناس حقوق
13 دی 1401