ابعاد حقوقی ناشز و ناشزه

آنچه بنیان و اساس زندگی زناشویی را می سازد صمیمیت و همبستگی میان زوجین است ، اساس امنیت میان زن و مرد که زیر یک سقف زندگی می کنند بسیار حائز اهمیت است زیرا زن با تکیه بر مرد خود آرامشی در خانه می سازد که زوج به محض رسیدن به منزل آنرا حس می کند و فارغ از خستگی محل کار آسایس و همدلی زوجه خود را می گیرد و زن نیز چه خانه دار باشد چه شاغل با توجهی که از همسر خود می گیر دور از مشغله زیاد در محیط کار و وظایف خانه داری استحکام زندگی زا می سازد .

یکی از مهمترین تکالیفی که زوجین نسبت به یکدیگر دارند تمکین است که در قانون معنای خاص و عام آن به تفصیل آمده است اینکه روابط زناشویی چه از جانب مرد و چه از ناحیه زن به درستی رعایت شود خارج از مسائل فقهی معنای خاص خود امنیتی که میان آنها بر قرار می شود مورد توجه است .

در ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی آمده است که :همین که نکاح به طور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار میشود.

اگر چه ثبات زندگی مشترک نه فقط به قانون بلکه به اخلاق و حسن معاشرت است اما رابطه میان آنها ضرورت داشته و به بهبود روابط اجتماعی طرفین بسیار کمک می کند .

ماده ۱۱۰۳زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند.

ماده ۱۱۰۴زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یکدیگر معاضدت نمایند.

در هر رابطه ای چه میان دو دوست و چه میان فرزندان و والدین به هر دلیلی خدشه ای وارد شود مشکلاتی را ایجاد میکند و چه بسا میان زوجین بسیار ناخوشایند تر خواهد بود زیرا آنچه رابطه آنها را شکل داده بر اساس یک قرارداد بوده و اکنون مورد تنش قرار گرفته است .

ترشرویی و بی اهمیتی نسبت به خانه و زندگی به عقب انداختن نیازهای خانه و خانواده توجه نکردن به مسائل زناشویی و عدم تمکین به روابط زوجیت، عواملی را ایجاد می کند که عنوانهایی مانند سرکشی و بی توجهی بر روابط آنها نقش می بندد که در اصطلاح فقهی ناشز و ناشزه عنوان شده است .

هنگامی که زنی از دستورات همسر خود تمرد می کند و تمکین زناشویی ندارد به مسائل خانه و زندگی توجه نمی کند عنوانی به او داده می شود ،سرکش و یا به اصطلاح ناشزه که این عنوان آثار بسیار زیادی را در قانون برای او بار می کند  و مهم ترین آن تعلق نگرفتن نقفه و ایجاد حق طلاق برای مرد ی که زوجه او ناشره است .

ماده ۱۱۰۷نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.

ماده ۱۱۰۸هر گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظائف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.


به محض وقوع عقد نکاح بر زن تکلیفی بار می شود که تمرد از آنها این عنوان او را مورد احاطه قرار می دهد و دیگر تکلیفی بر گردن مرد نیست تا بر زوجه خود اجرا نماید و به راحتی که نه اما زن را رها کرده و خود به راه دیگری می رود .

اما این عنوان صرفا برای زن و یا زوجه بار نمی شود بلکه زوجی که خود مسائل زناشویی را رعایت نمیکند و نفقه زوجه خود را نمیدهد محل مناسبی برای زن خود فراهم نمیکند بی اخلاقی و بی حرمتی می کند عنوانی هم برای او زاده شده تحت عنوان ناشز .

ماده ۱۱۰۵در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است.

ماده ۱۱۰۶در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.

مطابق ماده 1130 ، در مواردی که نشوز زوج به ویژه سوء معاشرت وی، زوجه را دچار عسروحرج کند،زن  می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید. در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.

البته در فقه نیز نشوز زوج  پیش بینی گردیده است و تخلف هر یک از زوجین نسبت به دیگری از ادای حق تحت عنوان شقاق آورده شده است.

در واقع هر گاه چه زن و چه مرد در روابط زناشویی که در عقد نکاح بر آنها بار می شود و باید به آنها عمل کنند کوتاهی به وجود آید و سرکشی نمایند ناشز و ناشره محسوب می شوند و هر دو در برابر یکدیگر دیگر هیچ مسئولیتی نخواهند داشت زیرا رابطه ای که میان آنها شکل گرفته براساس یک قرار داد بوده و این قرار داد اکنون پایان یافته است .

چه تلخ و چه ظالمانه به این روابطی که قطعا با عشق شروع شده است نگاه کردیم نفقه ، طلاق ، بی مسولیتی ، جدایی و رهایی از زندگی که شاید سالها به طول انجامیده .

 قوانین بسیار خوب و پسندیده هستند و احترام به قوانین نیز در جای خود شایسته است اما بر قرار کردن یک زندگی که نتیجه تصمیمات و اقدامات دو انسان عاقل با بالغ است ورود بی جهت به مسایل به این نزدیکی بسیار به دور از عقل و منطق است زیرا اینگونه روابط با احساس عشق و دوستی شکل می گیرد اگر قرارداد وارد آن شود شکل خود را از دست می دهد و ممکن است زنی سالها با مردی زندگی کند که هیچ آرامشی در آن نیست و یا حتی مردی با چندین زن رابطه داشته باشد اما زن دم نزند و یا بر عکس مردی با زنی پر خاشگر زندگی کند و هیچ نگوید چون باید سالنهای دادگاه را طی کنند و روزها رفت و آمد کنند همگان را خبر نمایند که ما بدیم و نمیخواهیم زندگی کنیم درست است که باید کسی میانجی باشد برای حفظ این روابط تا شاید مسیری جدید بگیرد اما اینکه تکالیف را از دیگری بگیریم کمی سختگیرانه است .

در حال حاضر که اکثر زوجین در کنار یکدیگر کار می کنند و مخارج زندگی را تامین می کنند دادن نفقه از سوی مرد به زن و یا تامین امکانات رفاهی برای او، از جانب خود زوجه نیز قابل  فراهم است  اما آنچه مهم و حیاتی است روابط و حسن معاشرت ما بین زوجین است تا در کنار مشکلات بی حد و حصر زندگی آرامش و عشق بر قرار باشد .







ارسال نظر

سارا شاهرخ، کارشناس ارشد حقوق خصوصی
03 آذر 1401