عنوان:شرایط موافقتنامه داوری
نکته 1.اهلیت طرفین:
طرفین برای انعقاد یک موافقت نامه ی داوری چه اهلیتی نیاز دارند؟
اگر اهلیت اقامه ی دعوا را نداشته باشند،حق ارجاع آن دعوا را به داوری ندارند.باید اهلیت ارجاع آن اختلاف را به دادگاه یا اهلیت اقامه دعوا را داشته باشند.
ارجاع به داوری ممکن است از طرف خود طرفین صورت بگیرد و یا ممکن است از طرف وکیل طرفین صورت گرفته باشد و آن سمت و اختیار برای داوری را به وکیل داده باشند.اختیار ارجاع به داوری باید در وکالتنامه تصریح شده باشد و منظور از اهلیت در این جه که گفته شد؛اهلیت اقامه دعوا است.
نکته 2:اختلاف مورد نظر،قابلیت ارجاع به داوری را داشته باشد.
اختلاف باید قابلیت ارجاع به داوری را داشته باشد،اما در این جا استثناعاتی وجود دارد؛مثل امور کیفری،ورشکستگی،بحث طلاق،اصل طلاق.
در این جا؛ممکن است مباحثی در طلاق مطرح شود که به هیچ وجه ارتباطی به اصل طلاق نداشته باشد.مانند:تعیین تکلیف وضعیت مالی زن و شوهر که این مورد برای ارجاع به داوری با هیچ مساله ای مواجه نیست.مورد دیگر؛وضعیت نگهداری از فرزندان،استرداد جهیزیه که در این مسایل هم قابلیت ارجاع به داوری همچنان برقرار است.
تنها اصل طلاق و اصل نکاح و نسب قابلیت ارجاع به داوری را ندارند و یا اصل 139 قانون اساسی؛ البته برای زمانی است که تشریفات آن رعایت نشده باشد.
موضوع قابل ارجاع به داوری بایدArbitrableباشد.
نکته 3:Arbitration agreement
در اینجا؛طرفین می توانند یک موضوع معین را تراضی کرده و به داوری ارجاع دهند.فرض دیگر,طرفین می توانند موضوع داوری را مطلق قراردهند،یعنی اختلافاتی که ممکن است بین طرفین ناشی از این قرارداد ایجاد شود مطلق باشد.
می توان گفت؛کلیه ی اختلافات حاصله ی ناشی از این قرارداد.موضوعی در حال حاضر برای داوری تعیین نشده است اما منشا آن تعیین شده است که همان قرارداد است.
همین کار را نیز،می توان درArbitration agreement انجام داد و این بهترین نوع قابلیت ارجاع به داوری است.
نکته 4:تعیین داور
آیا فقط کافی است طرفین موضوع را به داوری ارجاع دهند و یا داورها نیز باید تعیین شده باشند؟
در این جا؛اگر داور ها تعیین شده باشند داوری مقید است و اگر داور ها تعیین نشده باشند داوری مطلق است.
به حالتی که داور و یا داورها تعیین نشده باشند؛داوری مطلق می گویند.
داوری مقید و مطلق،آثارشان متفاوت است و معایب و مزایایی دارند که باید درنظر گرفت.
(الف)هنگامی که طرفین به داور مقید تراضی می کنند،اگر شخص حقیقی مدنظرشان است،مواردی باید رعایت شود چرا که هرکسی صلاحیت داور شدن را ندارد.
برای مثال؛اگر طرفین داور شخصی می خواهند انتخاب کنند،می توانند برای به وجود نیامدن مشکلات از مرکز داوری کانون وکلا،کانون کارشناسان،اتاق بازرگانی مرکز داوری و مرکز داوری منطقه ی تهران درخواست داور مقید داشته باشند.
داور مقید خاص هر طرفین با فوت،حجر و یا عدم قبول داوری در حین رسیدگی از بین می رود و داوری نیز زایل می شود؛پس بهتر است از مراکز موردنظر تقاضای داور شود.
(ب)داوری مطلق:در این قسمت؛داوری برای حل اختلاف تعیین نشده است،یعنی؛ارجاع به داوری مورد تراضی قرارگرفته است اما داور و یا داورها تعیین نشده است و تعیین داور برای روز دعوا سپرده شده است. روال تعیین داور باید گذاشته شود که گفته شده است؛روز دعوا.
اگر طرفین داور مرضی الطرفین انتخاب کرده باشند و داور ایشان روز دعوا حاضر نشود و طرفین به دادگاه روند،از دادگاه تقاضای تعیین داور داشته باشند، در این جا با قید کلمه ی موافقت نامه همه چیز خراب شده است و داور مرضی الطرفین یعنی؛هر دو طرف داور خود را با تراضی انتخاب کرده اند.دادگاه برای اشخاص داور مرض الطرفین تعیین نخواهد کرد.بهتر است،عبارت مرضی الطرفین حذف شود و خاطرنشان شود که؛در روال انتخابی،طرفین کلمه ی مرضی الطرفین را استفاده نکنند.
تفاوت داور منتخب و داور مقید:
داور مقید از همان بدو ورود و از اول تعیین شده است و برای آن قراردادی نوشته شده است،اما داور منتخب بعدا تعیین می شود و به صورت منفرد است.
نکته 5:روال تعیین داور
زمانی وجود دارد که داوری منفرد نیست و برای رسیدگی هیت داوری خواهند گذاشت.به عبارت دیگر؛دیوان داوری.
در دیوان دوری،تعداد و عدد محدودیت ندارد،اما بهتر است عدد فرد باشد که بشود اقلیت و اکثریت را در نظر گرفت.داوری در این جا می تواند، 3 نفره باشد،5نفره تا 9 نفره هم باشد.هر یک از طرفین داور اختصاصی خودش را معرفی می کند و در نهایت نوبت به تعیین سرداور می رسد.
برای جلوگیری از اختلافات آینده راجع به سرداور،بهتر آن است داور ها سرداور را تعیین بنمایند زیرا که مقام رسیدگی کننده هستند.
ادامه دارد.....