درامد
بیتردید در میان علوم مختلف، علوم انسانی خواه و ناخواه با «زبان و ادبیات فارسی» رابطهای تنگاتنگ دارد؛ روانشناسان، جامعهشناسان، تاریخنگاران و... گزارشات، تحقیقات، آموزهها و... را به «فارسی» مینویسند. علم حقوق نیز ذیل علوم انسانی جای میگیرد. بنابراین وکلا، مشاوران حقوقی و... میبایست، گزارشات، تحقیقات، آموزهها و... و مهمتر از آنها، دادخواست، لوایح و... خود را به فارسی بنویسند.
نگارش به فارسی اما قواعد خاص خود را دارد. ما به گونهای که «صحبت» میکنیم، دانستههایمان را به رشته تحریر در نمیآوریم بلکه تلاش میکنیم تا آنها را به قالب زبانِ نگارش عرضه کنیم. به بیان صریحتر، دانسته یا نادانسته تلاشمان بر این مهم استوار است که مثلاً مبتدا و خبر را در جای مناسب آن قرار دهیم یا فاعل و مفعول و فعل را به گونهای سنجیده به کار ببریم تا ذهنیتمان در خاکِ بارور نگارش به بار بنشیند و «منظور» متحقق شود.
شوربختانه اما در زمانهای که سادهگی، نه سادهسازیِ پیچیدگیهای عام بلکه سادهباوریهایی است که به «تفنن» میماند، «زبان و ادبیان فارسی» نیز ملهم از جبر زمانه به محاق رفته است.
هدف از راهاندازی این ستون، ذیلِ گزینه «آموزش» در سایت موسسه حقوقی دادفران مهرپاو، رهانیدن «زبان و ادبیات فارسی» از محاقِ جبر زمانه است.
این همه به جای خود، پرسیدنیست اما چرا؟
ادامه دارد.