در جریان تغییر و تحولات مدیریتی در کشور اتفاقات مثبتی رخ میدهد که نشان از اصلاح گری و بهبود فرایندها و رویه هاست، اتفاقاتی که علیرغم ساده و معمولی بودن تاثیرات عمیقی در مناسبات اجتماعی فرهنگی و حتی سیاسی دارد.
نمونه بسیار ساده ای از این دست اقدامات که قاعدتاً نباید بر اساس آرمانهای نظام و انقلاب چندان هم دور از انتظار باشد، اقدام حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری امام جمعه موقت تهران که مدتی را توفیق تلمذ در محضر ایشان را داشتم، بود که در اولین روز حضور برای نماز از خیابان عادی و در میان مردم بدون تشریفات، محافظ و … محل برگزاری نماز وارد شدند و موانع محل نشستن مردم و مسئولان را هم برداشتندکه این اقدام با استقبال نمازگزاران تهرانی مواجه شد. اقدامی که پیشتر آیت اللهآل هاشم امام جمعه تبریز هم انجام داده بود.
پس از انتصاب آیت الله رئیسی به ریاست قوه قضائیه شاهد اقدامات و تحولات مثبتی در دستگاه قضا بودهایم؛ بی تردید قوه قضائیه نقش غیرقابل انکاری در اجرای عدالت، توجه به قانون، مبارزه با فساد در زمینهها و سطوح مختلف، ایجاد امید و مشارکت مردم، حفظ مشروعیت، وحدت ملی و بسیاری از مؤلفههای دیگر را در جامعه بر عهده دارد. به اذعان کارشناسان و متخصصان حوزههای اجتماعی، عملکرد مثبت و دقیق این رکن حکومتی، میتواند تأثیرات جدی را در رشد، توسعه و پیشرفت کشور داشته باشد همانگونه که میتواند نقش بسیار مخرب و غیرقابل جبرانی را دی پی داشته باشد.
آیت الله رئیسی سالها در دستگاه قضا حضور داشته است و بیش از هر کس دیگری نیازمندیها، ظرفیتها، فرصتها و البته تهدیدات و چالشهای آن را میشناسد و همین شناخت از دستگاه قضا عامل مؤثری برای انتخاب ایشان از سوی رهبر انقلاب بوده است. در همین دوره کوتاه هم تحولات جدی و مهمی در این دستگاه رخ داده و میتوان نگاه امیدوارانه جامعه و به ویژه رسانههای کشور نسبت به مواضع و اقدامات اخیر رئیس قوه قضائیه را مشاهده کرد. گفت و گو های رسانه ای آیت الله رئیسی نشان میدهد که ایشان بر ضرورت پاسخگویی دستگاه قضا و در پی آن اقناع افکار عمومی کاملاً واقف هستند.
تاکید رئیس جدید قوه قضائیه بر پیشگیری پیش از وقوع جرم، ضرورت کاهش زمان رسیدگیها، ایجاد ساز و کارهای دقیق ارتباطی، توجه به ابزارهای نوین، تغییر ساختار بر اساس نیازمندیها، برگزاری جلسات کارشناسی با گروههای مرجع و نخبگان جامعه و … نشانهای از عزم جدی ایشان بر گسترداندن عدالت و رفع کاستیهاست.
اما نکتهای که در روزهای اخیر اخبار آن به سرعت در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب داشت، دستور اخیر رئیس قوه قضائیه در پی برگزاری نشست با جمعی از فعالان حوزه حقوق زنان بوده که فارغ از تأثیرات مختلف و متنوع دیگری که مانند هر نشستی با متخصصان و اندیشمندان میتواند به دنبال داشته باشد، یک نکته مهم را در خود داشت و آن هم استفاده بی منطق و بی دلیل از چادر برای بانوان زندانی بود که بسیاری از آنان در شرایط عادی این نوع پوشش را انتخاب نکردهاند و تنها در جایگاه متهم و مجرم میبایست برای حضور در دادگاه از آن استفاده کنند، رویدادی که همواره موجب وهن و آزردگی بخش قابل توجهی از جامعه نیز بود.
میتوان این موضوع را از چند منظر مورد توجه قرار داد:
۱- رویکرد رئیس قوه قضائیه به این موضوع و اثرات اجتماعی و فرهنگی اقدامی که به نظر میرسد زودتر میتوانست اصلاح شود اقدامی مبارک است. این مهم خوشبختانه هر چند دیر هنگام از سوی ریاست محترم قوه قضائیه مورد توجه قرار گرفت و استفاده از این پوشش برای بانوان در مقام مجرم یا متهم در مراحل رسیدگی منتفی شد.
۲- نکته مهم دیگر سرعت اجرای این دستور بود که بنا به نقل بسیاری از رسانهها در کمتر از ۱۲ ساعت در دادگاهها اجرایی و عملیاتی شد. این امر نشان میدهد به واقع اگر ارادهای برای اصلاح وجود داشته باشد میتوان در کمترین سرعت ممکن اقدام کرد و در مسیر نیاز و ضرورت مورد مطالبه مردم گام برداشت.
اکنون این سوال مطرح است که آیا نمیتوان در مسیر اصلاح بسیاری از روندهای اشتباه، نادرست، که به عمد یا سهو از سوی برخی از تصمیم سازان و تصمیمگیران صورت میگیرد، اقدام کرد؟ روندهایی که بعضاً در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، روانی و … آسیبهای جدی را برای جامعه به دنبال داشتهاند و با وجود اینکه کوچک و ناچیز به نظر می رسند، اما اثرات مخرب فراوانی به همراه دارند.
۳- دیگر، توجه رسانه ملی و دیگر نهادهای متولی فرهنگسازی و حفظ هویت دینی، اسلامی و ایرانی مردم است که آیا میتوانند در مسیری که رئیس قوه قضائیه در یک اقدام فرهنگساز برداشته، گام بردارند. هنوز در سریالها و فیلمهای صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا هر بخش دیگر که در تولید فرهنگ ایفای نقش میکند، بانوان خانوادههای متمول و بدون دغدغه، به قول معروف کلاس بالا، بالانشین و … با پوششی غیر از چادر هستند و خانوادههای فقیر، گرفتار با دغدغههای فراوان خانوادگی، اجتماعی و… با پوشش چادر حضور دارند.
البته بیان این موارد صرفاً تأیید یا رد یک نوع پوشش نیست، بلکه تنها توجه به ضرورت تصحیح یک نگاه نادرست است؛ چرا زمانی که بخش قابل ملاحظهای از یک جامعه، چادر را به عنوان پوشش خود انتخاب کردهاند، باید در نهادهای فرهنگی و متولی این امور، چادر بر بانوان مجرم، متهم، گرفتار، فقیر و … پوشانده شود.
رویکرد رئیس قوه قضائیه میتواند تلنگری باشد نه برای تنها اصلاح این مسئله، بلکه برای اصلاح بسیاری از روندها و دیدگاههایی که اتفاقاً بدون تشریفات و ملاحظات هم قابل اصلاح هستند و میتوانند زمینه ساز آرامش، امنیت، رفاه و پیشرفت مردم در تمامی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد. فرهنگسازی و رویکردهایی که نهایتاً میتواند رضایت جامعه و تک تک افراد را تضمین کند به شرط آنکه هر فردی در هر جایگاهی به این مهم بیاندیشد و در جهت اصلاح ساختار، روندها و رویکردها اقدام نماید و طرحی نو دراندازد.
حسین دیوسالار
دکترای جامعه شناسی سیاسی و کارشناس ارشد روابط بین الملل